به شیوهای از حکومت یا مدیریت گفته میشود که در آن دستاندرکاران بر
پایهٔ توانایی و شایستگیشان برگزیده شوند و نه بر پارهٔ قدرت مالی یا
موقعیت اجتماعی و فامیلی. فناوریهای نوین و شتاب تحولات و تغییرات، نیاز
به نیروی انسانی متخصص را بیش از پیش کرده است. این امر بنگاهها و دولت را
به سوی نظام و سیستمی شایسته سالار رهنمون میکند. در جوامع شایسته سالار،
نگرشهای خویشاوندسالاری، قبیله گرایی، حزب سالاری و غیره مطرود است. نظام
شایسته سالار، نظامی است که در آن افراد مناسب در مکان و زمان مناسب منصوب
شده و از ایشان بهترین استفاده در راستای اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی
به عمل آید.
باید توجه داشت که شایسته سالاری، نه یک نوع حکومت،
بلکه یک ایدئولوژی میباشد. شایسته سالاری غالباً و به اشتباه یک نوع حکومت
تلقی میشود، در حالیکه شایسته سالاری در حقیقت یک رویکرد و یک فاکتور جهت
انتصاب اشخاص در یک حکومت است. افراد در سیستم شایسته سالار، بر اساس
معیارهای متغیری از شایستگی مورد قضاوت قرار میگیرند. این معیارها
میتوانند زمینههای گستردهای، از هوش گرفته تا پایبندی به اخلاقیات، از
استعداد عمومی تادانش در زمینهٔ خاص را در بر بگیرند. یکی از انتقادات وارد
شده به این رویکرد، اشاره به این حقیقت دارد که«شایستگی» یک مفهوم عمیقاً
سابجکتیو و مبهم میباشد که بالقوه فاقد وضوح کافی و در معرض سوءاستفاده
است.
باید جداول و چارت هایی برای ایجاد رنک ایجاد شود کامل و دقیق