
امروزه
اغلب مردم جهان شعر ژاپن را با هایکو می شناسند. هایکو شعری است ۱۷ هجایی
که در سه سطر نوشته می شود. سطر اول و سوم هر کدام سه هجا و سطر دوم هفت
هجا دارند. هایکو نه وزن دارد و نه قافیه و آرایه های کلامی به ندرت در آن
به کار می رود. حدود دو هزار سال پیش هایکو جزئی از یک فرم شعری ۳۱هجایی به
نام تانکا بود که از دو بخش تشکیل می شد و عمدتاً شاعران آن را به شیوه
پرسش و پاسخ می سرودند. بخش نخست تانکا ۱۷هجا دارد و بخش دوم آن ۱۴هجا.
تانکا به معنی شعر کوتاه است و چوکا شعر بلند است. در قرن شانزدهم به تدریج
بخش ۱۷هجایی تانکا جدا شد و آن را هاکایی یا هایکو نامیدند.
شعر
فارسی در بافت کلام است که متجلی می شود، اما در هایکوی ژاپنی نقش تعیین
کننده مستقیماً بر عهده اشیاء است و کلام در آن نقش راحله را بازی می کند.
این جا، شعر، عرضه داشت جان انسان و جهان در امکانات و ظرایف زبان نیست،
بلکه به یک تعبیر، هایکو یک راه، یک وجه زندگی و یک دین است، راهی که به هر
حال می توان فرا گرفت.
اگر
شاعرانگی حافظ تنها از طریق تراش الماس گون زبان فارسی در غزل اوست.
شاعرانه بودن ِ هایکو سرای ژاپنی تنها از رو در رو قرار دادن آدمی با نفس
اشیاء است که شکل می گیرد. اینجا شاعر کنار ما ایستاده است تا صدایش از
درون اشیاء به گوش آید.
شاملو درباره ترجمه این آثار می گوید:
درترجمه
این اشعار به زبان فارسی گرفتاری چندانی نداشتیم. هایکو ساده است و
بینیاز از پیرایههای زبانی و تعقیدها، ایهام و مداخله امکانات گوناگون
دستوری و صوتی ... به عنوان مقایسه باید گفت شعر فارسی در بافت کلام است که
متجلی می شود، اما در هایکوی ژاپنی نقش تعیین کننده مستقیماً بر عهده
اشیاء است، و کلام در آن نقش رابطه را بازی می کند . اینجا شعر عرضهداشت
جان انسان و جهان در امکانات و ظرایف زبان نیست، بلکه به یک تعبیر؛ هایکو
یک راه ، یک وجه زندگی و یک دین است.
گذشته
از تجربههای شخصی ذن بویسم، گینزبرگ از تکنیکهای هایکو در شعر استفاده
فراوانی برده است. چیزی که خود آن را “شوک مردمک چشم” مینامد. چیزی که
باعث میشود، به هنگام خواندن شعر نگاه خواننده را “بگیرد” و مکث کند. دو
تصویر متضادی که در هایکوهای ژاپنی دیده میشود، معمولاً یکی نرم و دیگری
سخت، یکی سرد و دیگری گرم، یکی سیاه و دیگری سفید. نمونهی چنین تصویر سازی
هایی در اشعار او فراوان به چشم میخورد. مثالی که خود گینزبرگ ذکر
میکند، «جعبه موسیقی هیدروژنی» در شعر زوزه است. مشابه این تأثیر را
گینزبرگ در نقاشیهای سزان و به ویژه کنتراست رنگها در آثار او یافته بود.
دیری چشم به راهمان می گذارد،
با این همه چه زود فرو می ریزد
روح شکوفه های گیلاس!
سوکی
به زمستان از باران خیس شدن
حتی چتر و کلاهی نداشتن
باشد! باشد!
ماتسوئو باشو
در یک سوی
فانوس کاغذیام
نخستین سپیدهدم بهاری
کوبایاشی ایسا
بهار من تنها همین است:
تک نهال بامبو
و یک شاخهٔ بید
کوبایاشی ایسا
تنها زمانی کوتاه کنار هم بودیم
و فهمیدیم که عشق
هزاران سال میپاید!
احمد شاملو
حالا میفهمم چه میکشید
کیسهبوکسی که در گوشهٔ حیاتِ دبیرستانِ ما
آویزان بود
یغما گلرویی
هایکوهای ساخته شده در حیاتپشتی خانه شماره ۱۶۲۴ خیابان میلویا، برکلی. ۱۹۵۵.
به هنگام خواندن کتاب چهار جلدی آر. چ. بلیتس «هایکو»:
خواندن هایکو
غمگین ام
در آرزوی گمنامی
ماه بر فراز سقف
کرمها در باغ
این خانه را اجاره میکنم.
چاییام را مینوشم
بدون شکر
فرقی نمیکند.
مگسی را له کردم
و پشیمانم
چرا چنین کردم؟
نام گلها را
ندانستم ــ حالا
باغچهام از دست رفته است.
در طبقهی پانزدهم
سگی استخوان میجود
جیغ تاکسیها
سالی دیگر
گذشته است-جهان
فرقی نمیکند
به پهلو آرمیدهام
در تهی:
نفسی در بینیام.
تراشیدن ریش را تمام میکنم
اما چشمهایی که نگاهم میکنند
در آینه ماندهاند.
اولین چیزی که جستجو کردم
در باغچهی قدیمیام
درخت گیلاس بود
میز تحریر کهنهام:
اولین چیزی که جستجو کردم
در خانهام.
دفترخاطرات کهنهام:
اولین چیزی که یافتم
بر میز تحریر قدیمیام.
روح مادرم:
اولین چیزی که یافتم
در اتاق نشیمن.
از سر شانههایم نگاه میکنم
پشت سرم پوشیده بود
از شکوفههای گیلاس
قورباغهای بر روی
ظرف ششیه ای در داروخانه
باران تابستان بر پیاده روهای خاکستری
(پس از شیکی۱)
۱. Shiki ماسااوکا شیکی (۱۸۶۷-۱۹۰۲) شاعر و منتقد بزرگ ژاپنی عصر میجی.
از مدافعان سرسخت مدرنیسم شعر ژاپنی و به ویژه هایکو بود.