لئوناردو
داوینچی (۱۵ آوریل ۱۴۵۲ - ۲ مه ۱۵۱۹) دانشمند و هنرمند ایتالیایی دوره
رنسانس است که در رشتههای نقاشی، ریاضی، معماری، موسیقی، کالبدشناسی،
مهندسی، تندیسگری، و هندسه برجسته بود. وی یکی از بزرگترین نوابغ طول تاریخ
بشریت است.
عدهای از محققان ایتالیایی با تحقیق بر روی اثر انگشت
بازسازی شدهٔ وی، او را دارای ریشهٔ عربی و اهل خاورمیانه
برشمردهاند.داوینچی را کهنالگوی «فرد رنسانسی» دانستهاند. وی فردی
بینهایت خلاق و کنجکاو بود. او نظریات خود را در مجموعه یادداشتهایی که
بالغ بر هزاران صفحه میباشند، ثبت کرده است.
راز تابلوهای لئوناردو داوینچی
به
نظر میرسد جستجو برای یافتن راز تابلوهای لئوناردو داوینچیپایانی ندارد.
در آخرین تلاش این بار محققین تصویرآیینهای تابلوی داوینچی را مورد بررسی
قرار دادند و به نظر میرسد که به نتایج جالب توجهی رسیدهاند. این طور به
نظر میرسد که بخشهایی از تابلوی تابلو ی شام آخرداوینچی با تصویر
آیینهای اش تکمیل میشود. در سمت چپ تابلو شوالیه ای دید ه میشود که درپو
شش و لباسکامل است حتی کلاه خود خود را بر سر گذاشته است. در بخش میانی
تصویر مرد جوانی با لباس نارنجی دیده میشود که چیزی را در آغوش خود گرفته
است. در مقابل عیسی جامی دیده میشود. جامی که گفته میشود در شب آخر در سر
میز قرار داشته و در تصویر اصلی کشیده نشده است. البته جدای از تصویر
آیینهای حدس میزنید چند نفر در این تابلو حضور دارند؟ احتمالاً حدس شما
۱۳ نفر است. عیسی و ۱۲ تن از حواریون.. ولی اگر دقت کنید متوجه میشوید در
این تابلو ۱۴ نفر وجود دارند ... در سمت راست تصویری که مشاهده میکنید و
در واقع سوی راست تابلوی حقیقی در جایی که حواریون در کنار هم جمع شد هاند
دستی دیده میشود که چاقوی تیزی را گرفته است.. و این دست متعلق به هیچ
کدام از حواریون نمیباشد.. البته شایدداوینچی علاقهای برای به تصویر
کشیدن یهودا(یکی ازحواریونکه به عیسی خیانت کرد) نداشته است. د ر بعضی دیگر
از تصاویر آیینهای تابلو به نظر میرسد در گوشهٔ خالی تابلو یهودا ظا هر
شده است. مهارت داوینچی درسبک سفوماتوــ سایه زنی ملایم که انتقالهای نا
محسوسی را میان رنگها و سایه روشن موجب میشود ــ باعث ایجاد سایههایی
مبهم در تابلوهای او شده است و به نظر میرسد داوینچی قصد پنهان کردن چیزی
در میان سایه روشنهای مبهم تابلو را داشته است. در هر صورت چه رازی در کار
باشد چه نباشد تابلوهای داوینچی سالها ذهن علاقهمندان را به خود مشغوبل
کرده است.. و یا واقعاً مونا لیزای معروف در پس لبخند مرموزش چیزی را می
داند که ما هنوز نمیدانیم؟
پژوهشهای علمی
مستندات چگونگی پرواز پرندگان (نوشتهها در مقابل آینه قابل خواندن است)
نخستین
بار داوینچی بود که متوجه شد سالهای عمر هر درخت معادل تعداد حلقههایی
است که در مقطع افقی تنهٔ آن پدید آمده است. لئوناردو اولین کسی بود که
اندامهای بدن انسان را با برش مقطع طراحی کرد. گفتهاند او برای درک بیشتر
آناتومی بدن، اتدهای فیگوراتیو بسیاری از بدن مردگان میزد. برخی از
مسائلی که لئوناردو بر روی آنها پژوهش انجام داد به شرح زیر میباشد:
مطالعه پیرامون زمینشناسی و بحثهای آن
مطالعه
بر روی آناتومی بدن انسان اسکلت ارگانهای داخلی و رگها. بیمارستان آن
زمان به داوینچی جسد مردگان را برای کالبدشکافی میداد و او در حدود سی جسد
را کالبدشکافی نمود و از بسیاری از اندامها طرحهایی کشید. این طرح بعدها
به محققین و هنرمندان کمک بسیاری برای کشیدن و شناخت بهتر بدن انسان نمود.
مطالعه بر روی آناتومی بدن حیوانات همچون اسبها سگها و خرسها
شناخت حالات چهرهٔ انسان
چگونگی پرواز پرندگان
آب و هوا و پدیدههای آب و هوایی
چگونگی جاری شدن آب
مطالعه بر روی گیاهان و ساختار آنها
نور، سایه، آیینهها و عدسیها
پرسپکتیو
هندسه و اجسام جامد
طرحهای مهندسی و اختراعات
داوینچی
علاوه بر نقاشی به عنوان یک مهندس نیز مشهور است. او در نامهای به دوک
میلان اظهار داشت که قادر به تهیه و ساخت دستگاههایی برای دفاع از شهر و
همچنین محاصرهٔ شهر دشمن است. هنگامی که او به ونیز گریخت، شاگردی را پیدا
کرد که با کمک او توانست یک سنگر متحرک را طراحی کند. او حتی طرحی برای
منحرف کردن مسیر رودخانهٔ آمو داشت، پروژهای که نیکولو ماکیاولی نیز بر
روی آن کار کرد.مقالات داوینچی شامل تعداد بسیار زیادی از اختراعات عملی و
قابل اجرا و غیر عملی، شامل آلات موسیقی، پمپهای هیدرولیک، توپهای بخار،
سپرهایی خاص و... میگشت.
تعداد زیادی از دست نوشتههای داوینچی مربوط به طرحها و نقشههای اختراعات او هستند. برخی از ابداعات او به شرح زیر است:
طراحی برخی از لباسهای مربوط به کارنوالها و فستیوالها و برخی از لباسهای رزهی
ماشین
آلات جنگی همچون طراحی یک تانک زرهپوش، یک تیرانداز غول پیکر و دستگاه
خوفانگیز که با حرکت خود پاهای سربازان را قطع میکند. البته هیچ یک از
این وسائل در زمان لئوناردو ساخته نشد.
سدها و کانالها آب
یک پل چوبی که قابلیت حمل داشت و میشد آن را از هم باز و دوباره سرهم کرد.
وسائلی
که با بالهایی قابلیت پرواز داشتند مانند هلیکوپتر، چتر نجات و گلایدر.
چتر نجات ابداع داوینچی، و اولین طرح دستگاه پرس کار داوینچی است و در قرن
بیستم ساخته شد و کار کرد.
خط معکوس یکی دیگر از اختراعات داوینچی است.
او برای این که کسی نتواند نوشتههایش را بخواند، نوعی خط را اختراع کرد که
برعکس نوشته میشد و برای خواندن آن از آینه باید استفاده میشد. داوینچی
میتوانست به طور همزمان بایک دستش نقاشی بکشد وبا دست دیگرش متن بنویسد.
دیگر اختراعات او شامل مسلسل، بادسنج، ساعت، تلمبه میشوند.
ریشه تاریخی لبخند مولن روژی
لئوناردو
داوینچی نقاشی مونالیزا را در ۱۵۰۳ یا ۱۵۰۴ در فلورانس آغاز کرد . به گفته
جورجیو واساری ، (یکی از هم دوره ای های داوینچی) او پس از چهار سال تاخیر
نقاشی را نا تمام رها کرد . که چنین رفتاری در بسیاری از نقاشی های
لئوناردو شایع است که بعدها در زندگی اش ابراز پشیمانی می کند : " ... هرگز
یک کار را به پایان نرساندم ... " تصور می شود که او همچنان به کار بر روی
مونا لیزا به مدت سه سال پس از اینکه به فرانسه نقل مکان کرد تا مدت
کوتاهی قبل از مرگش در سال ۱۵۱۹ ادامه داد تا آن را به پایان رساند . این
اثر یکی از پر آوازه ترین چهره فردی جهان است.ابهام این چهره نتیجه علاقه
داوینچی به سایه روشن کاری است. این چهره را درون یک هرم قرار داده است و
سه لکه بزرگ روشنایی در اثر بوجود آورده است. ترکیب بندی صحیح رنگ پردازی
مناسب تاکید بر عنصر انسانی تصویر سه بعد نمایی علمی از سایه روشن کاری از
ویژگی های این اثر میباشد که باعث زیبایی آن شده است.منظره کمی از بالا و
چهره کمی از پایین دیده شده است.
از تاریخ این چنین بر میآید که
فردی بنام فرانسیسکو بارتولومئو از اشراف شهر فلورانس از داوینچی خواسته
است که پرتره همسر سوم خود یعنی لیزا آنتونیو ماریا را برای او نقاشی
کند.داوینچی نزدیک به چهار سال روی این اثر هنر کار کرد و پس از اتمام
نقاشی در سال ۱۵۰۷ این تابلوی زیبا را به فرانسیسکو نفروخت، فلورانس را ترک
کرد و آنرا نزد خود نگاه داشت.
داوینچی در سال ۱۵۱۶ هنگامی که تابلو
مونالیزا را در چمدانهای خود داشت وارد فرانسه میشود و آنرا به پادشاه
وقت فرانسه فرانسیس اول می فروشد. پس از آن به مرور زمان این اثر زیبا در
شهرهای مختلف فرانسه نقل مکان میکند تا اینکه پس از انقلاب فرانسه،
مونالیزا موزه لوور را بهعنوان خانه خود انتخاب میکند.
تصویری سه بعدی
این
اثر شبیه به تصاویری است که امروزه حس طراحیهای سه بعدی را
برمیانگیزند؛ طراحیهایی که بیشتر با عینکهای مخصوص دیده میشود.
لئوناردو داوینچی شاید در ارائه نخستین تصویر سه بعدی جهان از طریق خلق دو
پرتره مشابه از مونالیزا پیشگام بوده باشد.
به گفته پژوهشگران آلمانی،
این هنرمند عصر رنسانس دو نسخه تقریبا یکسان از مونالیزا تهیه کرد که
هنگامی که در کنار یکدیگر مشاهده میشوند، احساس عمق را در بیننده
برمیانگیزند.
کلاوس کریستین کربن و ورا هسلینگر، این نظریه را در
مقاله ای مطرح کردهاند؛ نظریه آنها مبتنی بر یک نقاشی شبیه مونالیزاست که
در سال 2012 رونمایی شد و توسط خود هنرمند و نه شاگردش کشیده شده است.
پژوهشگران،
کپی موسوم به «پرادو مونالیزا» را که در گنجینه ( یا «موزه») دل پرادوی
مادرید قرار داشته و همچنین پرتره مشهور مونالیزا در گنجینه لوور را تحلیل
کرده و دریافتند یک تغییر پرسپکتیو جزئی بین این آثار هنری وجود دارد، زیرا
نقاش آنها را از پرسپکتیو متفاوتی خلق کرده است.
کربن از دانشگاه
هامبورگ گفت: زمانی که این دو نقاشی را در کنار یکدیگر دیدم، برایم واضح
بود که تفاوتهای کوچک اما آشکاری در پرسپکتیو آنها وجود دارد. در نسخه
پرادو میتوان انتهای گوشه صندلی را در پسزمینه نقاشی دید که چنین
مولفهای را نمیتوان در نسخه لوور دید.
به گفته وی، این موضوع به این علت است که نقاش پرادو مونالیزا (خود داوینچی) نسبت به اثر لوور به بیشتر سمت چپ تمایل داشته است.
پژوهشگران
حاضر در این مطالعه، حالتی را که در آن چشم انسان، اشیا را در پرسپکتیوهای
متغیر پیش از ارسال تصاویر مسطح و منفرد به مغز و تبدیل آنها به تصویر
سهبعدی درک میکنند، تحلیل کرده و با استفاده از این موضوع نتیجه گرفتند
این دو نقاشی زمانی که با یکدیگر مشاهده شوند، میتوانند نخستین تصویر
برجستهبین در جهان را ارائه دهند.
پژوهشگران از عینکهای سه بعدی آناگلیف فیروزهای-قرمز برای ترکیب این دو تصویر استفاده کردند و محصول نهایی عمق را به تصویر کشید.
آنها اعتراف کردند تعیین این موضوع که آیا چنین اثری تصادفی بوده یا اینکه داوینچی آن را عمدی به عنوان بخشی از یک طرح علمی ایجاد کرده، ناممکن است.
