هفت آسمان در قرآن
آسمان
یا سماء و خلقت و جایگاه والای آن در نظام هستی یکی از مفاهیم مهم قرآنی
محسوب میشود. با دقت در آیات قرآن در مورد سماء با خصوصیات ویژهای مواجه
میشویم. از جمله اینکه خیرات و برکات از آسمان نازل میشود و درهای آسمان
برای برخی گشوده میشود و آنچه از خیرات که وعده شده است در آسمان
است.همچنین در برخی آیات هشدار داده شده است که: «أَ أَمِنْتُمْ مَنْ فِی
السَّماء...»؛ آیا از کسی که در آسمان است در امان هستید.
مجموعۀ
این آیات، همچنین روایات فراوانی که در مورد آسمان وارد شده است، نشان
میدهد که آسمان امری فراتر از شناختهای محدود بشری است.
بر
اساس صریح آیات قرآنی، تمامی سیارات و اجرام سماوی و کهکشانها تنها
زینتهای آسمان دنیا (آسمان اول) محسوب میشوند که ما از درک همین آسمان هم
عاجزیم، حال آنکه آسمان خود هفت طبقه و هفت مرتبه را شامل است و
آسمانهای بالاتر هرچه باشند، غیر از این محدوده و مرتبهای هستند که برای
آسمان اول تعریف شده است.
با
توجه به اینکه در آیات و روایات آمده است آسمانها منزلگاه ملائکهاند، و
یا ملائکه از آسمان نازل مىشوند، و امر خداى تعالى را با خود به زمین
مىآورند، یا اینکه آسمان درهایى دارد که براى کفار باز نمىشود و... از
طرفی میدانیم که ملائکه از نور خلق شده و موجوداتی نوری هستند، بنابر این
میتوان نتیجه گرفت که خلقت آسمانها و آسمانیان هیچ شباهت و ربطى با نظام
جارى در زمین ندارد.
قرآن
کریم در این مورد میفرماید: «فَقَضاهُنَّ سَبْعَ سَماواتٍ فی یَوْمَیْنِ
وَ أَوْحى فی کُلِّ سَماءٍ أَمْرَها وَ زَیَّنَّا السَّماءَ الدُّنْیا
بِمَصابیحَ وَ حِفْظاً ذلِکَ تَقْدیرُ الْعَزیزِ الْعَلیم»؛ پس آنها را
هفت آسمان در دو روز قرار داد و در هر آسمانی امر آن آسمان را وحی نمود و
آسمان دنیا را با چراغهایی(ستارگان) زینت بخشیدیم و حفظ کردیم. این است
تقدیر خداوند توانا و دانا.
با
این حال، برخی از عالمان گذشته خواستهاند هفت آسمان در قرآن را با هفت
مرتبه از کواکب که برگرفته از هیئت قدیم(هیئت بطلمیوس) است تفسیر کنند، ولی
این مطلب با مطالب قرآنی مطابقت ندارد؛ زیرا هفت آسمانی که در قرآن ذکر
شده، به گونهای است که تمامی ستارگان و سیارات، تنها در مرتبه اول آن(سماء
الدنیا ) واقع شدهاند.
از
سوی دیگر دیدگاه عرفانی در مورد «افلاک نهگانه» که آنها را عوالمی اثیری
میدانند -بر خلاف تفسیر صرفاً مادی از کواکب سبعه- از جهاتی مشابهت به
مراتب بالاتری دارد که قرآن در مورد هفت آسمان مطرح کرده است.
در
مورد جمع بین نظریه قدما در مورد افلاک و مقایسه آن با هفت آسمان در قرآن
به نظر میرسد که در هر دورهای، خواسته یا ناخواسته عدهای تلاش کردهاند
که این حقیقت قرآنی را بر علم و دانش آن روز منطبق کنند که برخی تفاسیری
مادی را در این زمینه در پی داشته است. از همین روی در تفاسیر قدما هم سعی
شده است که هفت آسمان قرآن بر اساس هیئت قدیم تفسیر شود، ولی این مطلب با
ظاهر قرآن منافات دارد. بنابر این، با توجه به ابهاماتی که فعلاً در مورد
شناختهای علمی در مورد آسمان و کیهان وجود دارد، نمیتوان در مورد تفسیر و
تطبیق این حقیقت قرآنی با علوم مختلف قضاوت نمود.
از
طرفی برخی از عرفا در بیانات خود در تفسیر هفت آسمان طریقهای مستقل از
زبان علم هیئت قدیم را پیش گرفته و هفت آسمان را به عوالمی روحی تفسیر
کردهاند. از جمله ابن عربی مراد از هفت آسمان در قرآن را چنین بیان کرده
است: «هفت آسمان، اشاره به عالم روحانیات دارد که اولین آن عالم ملکوت
ارضیه و قوای نفسانیه و جن است. دومین آن، عالم نفس است. سوم عالم قلب،
چهارم عالم عقل، پنجم عالم سرّ، ششم عالم روح، و هفتم عالم خفاء است. و
امیر المومنین (ع) به همین مطلب اشاره دارد، آنجا که میفرماید: من بر
راههای آسمان آگاهتر از راههای زمین هستم».
معراج در یک نگاه
روشنایی روز از صحنه گیتی رخت بر بسته و تاریکی شب، همه جا را فرا گرفته بود. مردم از کار و تلاش روزانه، دست کشیده و در خانه خود آرمیده بودند. پیامبر اسلام نیز می خواست پس از ادای فریضه، برای رفع خستگی در بستر آرام بگیرد. ناگهان صدای آشنای جبرئیل امین را شنید: «ای محمد! برخیز! با ما همسفر شو؛ زیرا سفری دور و دراز در پیش داریم».
جبرئیل امین، مرکب فضاپیمایی به نام «براق» را پیش آورد. محمد(ص) این سفر با شکوه و بی سابقه را از خانه ام هانی یا مسجدالحرام آغاز کرد، ولی با همان مرکب به سوی بیت المقدس روانه شد و در مدت بسیار کوتاهی در آن محل فرود آمد. در مسجدالاقصی (بیت المقدس) با حضور ارواح پیامبران بزرگ مانند ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع) نماز گزارد. امام جماعت نیز پیامبر اکرم(ص) بود. سپس از مسجدالاقصی، «بیت اللحم» ـ زادگاه حضرت مسیح(ع) ـ و خانه های پیامبران دیدن کرد. پیامبر در برخی جایگاه ها به شکرانه چنین سفری و تحیت محل های متبرکه، دو رکعت نماز شکر به جای آورد.
آن گاه مرحله دوم سفر خود را که حرکت به سوی آسمان های هفت گانه بود، آغاز کرد. پیامبر همه آسمان ها را یکی پس از دیگری پیمود و ساختار جهان بالا و ستارگان را دید. ولی در هر آسمان به صحنه های تازه ای برمی خورد و با ارواح پیامبران و فرشتگان سخن می گفت. او در بعضی آسمان ها با دوزخ و دوزخیان و در بعضی آسمان های دیگر با بهشت و بهشتیان برخورد کرد و از مراکز رحمت و عذاب پروردگار بازدید به عمل آورد. ایشان، درجه های بهشتیان و اشباح دوزخیان را از نزدیک مشاهده کرد.
سرانجام به «سدرة المنتهی» در آسمان هفتم و «جنةالمأوی» (بهشت برین) رسید و در آنجا، آثار شکوه پروردگار هستی را دید. وی چنان اوج گرفت و به جایی رسید که جز خدا، هیچ موجودی به آنجا راه نداشت. حتی جبرئیل از حرکت باز ایستاد و گفت: «به یقین، اگر به اندازه سرانگشتی بالاتر آیم، خواهم سوخت».
آنگاه حضرت محمد(ص) در آن جهان سراسر نور و روشنایی، به اوج شهود باطنی و قرب الی الله و مقام «قاب قوسین أو أدنی» رسید. خداوند در این سفر، دستورها و سفارش های بسیار مهمی به پیامبر فرمود. بدین صورت، معراج که از بیت الحرام ـ و به گفته بعضی، از خانه ام هانی، دختر عموی آن حضرت و خواهر امیرالمؤمنین علی(ع) ـ آغاز گشته بود، در سدرةالمنتهی پایان پذیرفت. سپس به پیامبر دستور داده شد از همان راهی که عروج کرده است، باز گردد.
پیامبر هنگام بازگشت، در بیت المقدس فرود آمد و از آنجا راه مکه را در پیش گرفت. ایشان در میانه راه به کاروان بازرگانی قریش برخورد کرد، در حالی که آنان شتری را گم کرده بودند و در پی آن می گشتند. پیامبر از آبی که در میان ظرف آنان بود، قدری نوشید و باقی مانده آن را به زمین ریخت و بنابر روایتی، روی آن، سرپوش گذارد. حضرت محمد(ص) پیش از طلوع فجر در خانه «ام هانی» از مرکب فضاپیمای خود فرود آمد.
هفت آسمان در معراج نبی اکرم ص
صعود نبی اکرم ص به آسمان دنیا (آسمان اول)
سپس نبی اکرم ص با جبرئیل بالا میروند، در آنجا فرشتهای به نام اسماعیل که مسئول دفع شیاطین با شهاب بوده است را ملاقات میکنند.
آسمان دوم
نبی
اکرم ص پس از ورود به آسمان دوم همه فرشتگان را خوش و خندان مییابد، جز
یک فرشته بسیار بزرگ را که دائم غضبناک بود؛ که جبرئیل وی را خازن و مالک
جهنم معرفی میکند. نبی اکرم ص درخواست میکند که آتش دوزخ را به وی نشان
دهند؛ که او پرده از چشمانش کنار میبرد تا او آتشی را که به آسمان شعله
میکشد را ببیند. نبی اکرم ص گمان می کند او را در بر خواهد گرفت، و سپس
پرده را بر می گرداند. سپس مردی گندمگون و فربه میبیند و متوجه میشود وی
آدم ابوالبشر است، سلام میکند و آدم هم به وی سلام میکند و برای یکدیگر
استغفار میکنند و آدم او را تهنیت گفته به پیش میروند. سپس ملک موت،
عزرائیل را میبینند و عزرائیل؛ نبی اکرم ص را مژده میدهد که تمامی
نیکیها و خوبیها را میبینم که در امت تو جمع میشود. سپس فرشتگانی را
میبیند که هر یک دعایی میکنند از جمله فرشتهای که دعا میکند: «ای الله
همانگونه که میان آتش و آب را سازگاری دادهای دلهای بندگانت را هم با
همدیگر مهربان بفرما» یا دیگری که دعا میکند: «پروردگارا به هر کسی که
انفاق میکند پاداش عطا بفرما» سپس برخی از اهل جهنم که شامل حرام خواران و
سخنچینان و مسخره کنندگانند، و آنان که نماز را سبک شمردهاند و کسانی که
مال یتیم خوردهاند، و ربا خواران را به ایشان نشان میدهند. سپس به آسمان
دوم صعود میکنند و عیسی و یحیی ملاقات کرده و ادای احترام نموده وبرای
یکدیگر استغفار میکنند. جبرئیل به نبی اکرم ص در شب معراج جهنم رانشان
میدهد که درآن شیطانی سبزرنگ نگهبان زنانی است که درنتیجه دروغ گفتن به
شوهرانشان وخارج شدن از خانه بدون اجازه آنان، با قلابهایی از زبان آویزان
شده و در میان شعلههای آتش میسوزند و بدین سان عذاب میبینند. نبی اکرم ص
سوار بر براق به همراه جبرئیل درشب معراج جهنم را میبیند که در صحنهای
ازآن، شیطانی سرخ، نگهبان زنانی است که به دروغ، فرزندان حرامزادهشان رابه
شوهرانشان منتسب نموده اند و برای عذاب دیدن با قلابهایی از سینه آویزان
شده و در میان شعلههای آتش میسوزند.
آسمان سوم
در
آسمان سوم مرد بسیار زیبایی را میبیند که جبرئیل او را یوسف معرفی
میکند؛ و با یکدیگر سلام کرده و برای یکدیگر استغفار میکنند و یوسف مثل
همه انبیاء دیگر میگوید: «مرحبا به پیغمبر صالح و برادر صالح و مبعوث در
زمان صالح.»
آسمان چهارم
در آسمان چهارم ادریس که خدا او را به مقام رفیع مرتبت داده میبیند و با او مثل دیگران تهنیت میگوید.
آسمان پنجم
در
آسمان پنجم نبی اکرم ص مردی سالخورده و بزرگ چشم میبیند که هرگز پیر مردی
به آن عظمت ندیده است، و نزد او جمع کثیری از امتش بودند که از کثرت ایشان
تعجب میکند و جبرئیل او را، پیغمبری که امتش دوستش میداشتند، هارون پسر
عمران، معرفی میکند.
آسمان ششم
در
آسما ن ششم، مردی بلند بالا و گندمگون دیدو، شنید که میگوید: «بنی
اسرائیل گمان کردند که من محترمترین فرزندان آدم نزد پروردگار هستم و حال
آنکه این مرد گرامیتر از من است» و جبرئیل او را موسی بن عمران معرفی
میکند و بار دیگر با وی مثل دیگران تهنیت میگوید.
آسمان هفتم
در
آسمان هفتم، مردی که بر کرسی نشسته بود میبیند و او جواب میدهد، ای نبی
اکرم ص او ابراهیم است در اینجا محل تو و منزل پرهیزکاران امت تو است؛ و
سپس آیه ۶۸ آل عمران را تلاوت میکند؛ و ابراهیم ، نبی اکرم ص و امتش را به
خیر بشارت میدهد؛ و سپس بهشت را به نبی اکرم ص نشان میدهند. در نخستین
آیات سوره نجم چنین آمده که جبراییل نبی اکرم ص را تا جایی بالا برد که به
اندازه دو سر کمان یا کمتر با خدا فاصله داشت این مکان در قرآن سدره
المنتهی نامیده شده و جایی است که جبراییل در آستانه آن از همراهی نبی اکرم
ص بازماند.