دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

در این مجموعه بیش از 1000مطلب علمی،سلامت،ورزشی،تغذیه،رایانه،... برای علاقه مندان ارائه شده است.با تشکر از توجه،انتقادات و پیشنهادات شما.مهندس مجید غفوری با تجربه 30 سال مطالعه پیرامون علوم مختلف.
majidghafouri@kiau.ac.ir
ghfori@gmail.com
پیامرسان telegram.me/metallurgydata
09356139741
مشاوره و سخنرانی

بارکد شناسایی آدرس دانستنیها
بایگانی

۱۴۴ مطلب با موضوع «هنر» ثبت شده است

هنر باید متعهد باشد

ذات باوری
ذات‌باوری در هنر، به معنایِ آن است هنرمند، برایِ یک شیء به دنبالِ حقیقتِ آن باشد. ذات‌باوری یکی از مفهوم‌هایِ مهمِ نهفته در هنرِ انتزاعی است. به عنوانِ مثال برخی از تاریخ‌نگاران، معتقدند که پیت موندریان، جهانِ اطراف‌اش را از دیدگاهِ ذات‌باورانه می‌دیده است. نقاشی‌هایِ او با نامِ درختان (۱۹۱۲) تنه از خط‌ها و نیم‌دایره‌ها ساخته شده است که در ظاهر هیچ شباهتی به درخت ندارد، اما موندریان، ذاتِ درخت را که خط‌هاییِ افقی و عمودی می‌دیده است، به تصویر کشیده.
پارادوکس سوریتس
پارادوکسِ سوریتس، یا پارادوکسِ کپه‌ی کاه، مسئله‌ای است درباره‌ی اینکه ما چه‌طور یک "چیز" را تعریف می‌کنیم؟ آیا یک کپه‌ی کاه، یک کپه‌ی کاه باقی می‌ماند، اگر ما یک عدد از کاه‌هایِ آن را برداریم؟ اگر پاسخ مثبت است، آن‌گاه، آیا اگر یک کاهِ دیگر را هم برداریم، باز هم یک کپه‌ی کاه داریم؟ اگر ما همین طور به کارِ خود ادامه دهیم، در نهایت به مرحله‌ای می‌رسیم که دیگر با یک توده‌ی کاه مواجه نیستیم، اما مسئله این است: دقیقاً در کدام نقطه، دیگر با یک کپه‌ی کاه مواجه نیستیم؟ اگر چه این مسئله، در ابتدا ممکن است سطحی به نظر برسد، اما با موضوعِ مهم و بنیادی‌ای در ارتباط است: اینکه ما چه‌طور می‌توانیم شیء‌ها را تعریف کنیم.
شناخت و هوش‌مصنوعی
اگرچه این مسئله صورت‌بندیِ ساده‌ای دارد، اما خود باعث پدید آمدن یک شاخه‌ی جدید علمی شده است. نخست، آن‌که هوش چیست و شرط لازم برایِ هوشمند بودنِ یک موجود چیست؟ به علاوه چه رابطه‌ای بینِ هوش و آگاهی وجود دارد و آیا هوش‌مند بودن، شرطِ لازم برایِ آگاهی است یا نه؟ سوالِ دوم این است که چگونه ناظرِ خارجی می‌تواند این شرط‌ها را آزمایش کند؟ آزمانِ تورینگ معمولاً به عنوانِ آزمایشی برایِ سنجشِ آگاه بودن یا آگاه نبودنِ یک موجود، مطرح می‌شود، هرچند که برخی آن را آزمایشی کافی نمی‌دانند.

ذات هنر، آفرینش است

خصوصیت هنر در این است که آفرینش، جزو ذات آن شمرده مى‏شود. عناصرى هم که بشر از آنها ترکیب و آفریده شده، به گونه‏اى است که حتى با پیشرفت علم، بعید است شناخته و در نهایت، فهمیده شود؛ نه این‏که ما امروز نمى‏توانیم به رمز وجودشان پى ببریم! همان طور که مى‏دانید، بشر، موجود بى‏نهایتى است و در وجودش نیز، بى‏نهایت عنصر به کار رفته است. اگر بخواهیم تشبیه ناقصى بکنیم، از یک تابلو مثال مى‏زنیم. انسان وقتى با دیدى دقیق به یک تابلو نقاشى، که جزو هنرهاى مرکب است، نگاه مى‏کند، مى‏بیند از صدها عنصر تشکیل شده است. وقتى چشم یک فرد عام به این تابلو نگاه مى‏کند، فقط یک تابلو مى‏بیند؛ در حالى که این تابلو، بسیط نیست و مرکب از عناصر فراوان است؛ پس، وجود خود بشر هم که هنر بزرگ پروردگار عالم است، همین حالت را دارد. در وجود شما، انواع و اقسام عناصر ترکیب شده به کار رفته، تا بهترین و زیباترین مخلوق آفرینش پدیدار شده است. در بین عناصرى که انسان از آنها به وجود آمده و شکل گرفته است، برخى حالت آفرینشى و خلاقیت دارند که هنر، از جمله آنهاست. تا آن‏جا که ما مى‏دانیم، شاید بهترینش هنر باشد. پس هنر، خاصیت آفرینشى دارد؛ حتى آن‏جا که شما مى‏بینید ظاهراً هنر، چیزى را مى‏پردازد، در واقع، پردازش نیست. اگر عمق و باطنى ملاحظه کنید، مى‏بینید که هنر، سرگرم آفرینش است. به همین خاطر است که هنر، گوهرى گرانبهاست و هنرمند، ارزش واقعى دارد.

هنر، موهبتى الهى
هر هنرمندى به تنهایى، یک دنیاست؛ این، خاصیت هنرى است که در وجود اوست. اگر انسان فرصت مى‏کرد تا غمگسارانه پاى دل هنرمندها بنشیند، دنیاى عجیب و زیبایى مى‏دید؛ آمیخته‏اى از غم‏ها و شاد ی ‏ها، آرزوها و نگرانى‏ها و آرمان‏ها؛ ولى متأسفانه این مجال وجود ندارد. در واقع، هنر، یک موهبت الهى و یک حقیقت بسیار فاخر است.
به طور طبیعى آن کسى که این موهبت از سوى پروردگار به او داده شده است، مثل همه ثروت‏هاى دیگر، باید بار مسئولیتى را هم براى خودش قائل باشد؛ یعنى داده‏هاى خدا همراه با انجام تکلیف‏هاست. این تکلیف‏ ها، لزوماً همه دینى و شرعى نیست؛ تکلیف‏هایى است که خیلى از آنها از دل انسان برمى‏خیزد. وقتى شما چشم دارید، این نعمتى است که بعضى‏ها آن را ندارند؛ اما این چشم، به طور طبیعى، غیر از لذت‏ها و برخوردارى‏هایى که به شما مى‏دهد، تکلیفى را هم بر دوش شما مى‏گذارد؛ «چو می ‏بینى که نابینا و چاه است». این تکلیف، به خاطر چشمى است که شما دارید. لازم نیست که دین به آدم بگوید یا یک آیه قرآن درباره‏اش نازل شده باشد؛ این را دل شما مى‏فهمد. وقتى ثروت و موهبت و دستاوردى وجود دارد، در قبال آن، تکلیفى هم خواهد بود.

زبان هنر، رساترین زبان‏ها
هنر، زبان رسایى دارد که هیچ زبانى به رسایى آن نسیت؛ نه زبان علم، نه زبان معمولى، نه زبان موعظه، به رسایى زبان هنر نیست. یکى از رازهاى موفقیت قرآن، هنرى بودن آن است. قرآن، در اوج هنر است؛ فوق‏العاده است؛ آن وقت مردم را مسحور کرد والا اگر پیامبر اکرم، بدون زبان هنرى مى‏نشست با مردم همین طور حرف مى‏زد، البته عده‏اى علاقه‏مند پیدا مى‏کرد، اما آن صاعقه، آن رعد و برق، آن طوفان، دیگر به وجود نمى‏آمد. این هنر است که این کارها را می ‏کند؛ آثار هنرى، این گونه است.

هنر دینى چیست؟
هنر دینى، به هیچ وجه، به معناى قشرى‏گرى و تظاهر ریاکارانه دینى نیست و این هنر، لزوماً با واژگان دینى به وجود نمی ‏آید. اى بسا هنرى صددرصد دینى باشد، اما در آن، از واژگان عرفى و غیردینى استفاده شده باشد. نباید تصور کرد که هنر دینى آن است که حتماً یک داستان دینى را به تصویر بکشد یا از یک مقوله دینى - مثلاً روحانیت - صحبت کند. هنر دینى آن است که بتواند معارفى را که همه ادیان - و بیش از همه، دین خاتم - به نشر آن در بین انسان‏ها همت گماشته‏اند و جان‏هاى پاکى در راه نشر این حقایق نثار شده است، نشر بدهد؛ جاودانه کند و در ذهن‏ها ماندگار سازد. این معارف، معارف بلند دینى است. اینها حقایقى است که همه پیامبران الهى، براى آوردن آنها به میان زندگى بشر، بارهاى سنگینى را تحمل کردند. نمى‏شود ما این جا بنشینیم و تلاش‏هاى زبده‏ترین انسان‏هاى عالم را - که مصلحان و پیامبران و مجاهدان راه خدا بودند - تخطئه کنیم و نسبت به آن بى‏تفاوت بگذریم. هنر دینى، این معارف را منتشر مى‏کند؛ ولو شما هیچ اسمى از دین و هیچ آیه‏اى از قرآن و حدیثى در باب عدالت در خلال هنرتان نیاورید؛ مثلاً هیچ لزومى ندارد که در مجاورات سینمایى یا در تئاتر، نام و یا شکلى که نماد دین است، وجود داشته باشد؛ تا حتماً دینى باشد؛ نه، شما مى‏توانید در باب عدالت، رساترین سخن را در هنرهاى نمایشى بیاورید؛ در این صورت، به هنر دینى توجه کرده‏اید.
آن چیزى که در هنر دینى به شدت مورد توجه است، این است که این هنر، در خدمت شهوت و خشونت و ابتذال و استحاله هویت انسان و جامعه قرار نگیرد. هنر دینى عبارت است از هنرى که بتواند مجسم کننده و ارائه کننده آرمان‏هاى دین اسلام... باشد. این آرمان‏ها، همان چیزهایى است که سعادت انسان، حقوق معنوى انسان، اعتلاى انسان، تقوا و پرهیزگارى انسان و عدالت جامعه انسانى را تأمین می ‏کند.
مجید غفوری