دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

در این مجموعه بیش از 1000مطلب علمی،سلامت،ورزشی،تغذیه،رایانه،... برای علاقه مندان ارائه شده است.با تشکر از توجه،انتقادات و پیشنهادات شما.مهندس مجید غفوری با تجربه 30 سال مطالعه پیرامون علوم مختلف.
majidghafouri@kiau.ac.ir
ghfori@gmail.com
پیامرسان telegram.me/metallurgydata
09356139741
مشاوره و سخنرانی

بارکد شناسایی آدرس دانستنیها
بایگانی

کاهش وزن

کاوه دری‌اخوی، 47 ساله، می‌گوید وقتی به دکتر مراجعه کرده، 83 کیلو بوده. البته او تا قبل از این مراجعه، خودش توانسته بود صرفا با کم‌خوری، 3 کیلو از وزنش کم کند و از 86 به 83 کیلو برسد. اما حالا دیگر آن روزها گذشته و او موفق شده بعد از 5 ماه رژیم غذایی، 11 کیلوگرم از وزنش بکاهد و برسد به 72 کیلوگرم.
نگاه اول/دکتر مسعود کیمیاگر که از روند کاهش وزن غذایی آقای دری اخوی رضایت دارد، می‌گوید:
 بدترین چاقی، چاقی شکمی است
 آقای دکتر! آقای دری‌اخوی برای اولین بار در چه تاریخی و با چه شرایطی به شما مراجعه کردند؟
 ایشان در تاریخ 17/11/88 برای اولین‌بار به بنده مراجعه کردند. وزنشان 83 کیلوگرم بود با دور کمر 102 سانتی‌متر و دور باسن 5/106 سانتی‌متر. وزن مطلوب ایشان طبق محاسبات من 71 کیلوگرم بود. یکی از آنزیم‌های کبدی ایشان بالا بود و طبق نظر پزشک متخصص‌، مبتلا به کبد چرب، فشارخون بالا، غلظت خون بالا و اسیداوریک و درد زیر دنده راست بودند. داروهایی که مصرف می‌کردند شامل متورال، آلوپورینول و اومپرازول بود. ایشان در ماه اول 4 کیلوگرم وزن کم کردند و به 5/79 کیلوگرم رسیدند. ماه اول رژیم تجویزی 1630 کالری بود. سهم روغن به 5 واحد کاهش یافته بود؛ یعنی حدود 25 گرم روغن مایع! اما ماه دوم رژیم‌شان آسان‌تر شد و به 1835 کالری رسید؛ یعنی تقریبا 200 کالری بیشتر. خوشبختانه با اینکه قبل از عید بود و افراد معمولا در ایام عید به خوبی وزن کم نمی‌کنند ایشان در مراجعه‌ بعدی‌شان در 29 خرداد به 72 کیلوگرم رسیده بودند که نزدیک به وزن مطلوب‌شان بود. دور کمرشان به 5/92 سانتی‌متر رسید که عدد استانداردی است و دور باسن هم برابر 102 سانتی‌متر بود. این بار رژیم احتیاط‌آمیز زیر 2000 کالری به ایشان داده شد اما الآن می‌توانند رژیم 2100 کالری بگیرند تا روی همین وزن بمانند.
کاهش وزنشان زیادی آهسته نبوده؟
خب، آقای اخوی از جلسه اول به دوم 4 کیلوگرم و از جلسه دوم به سوم که 3 ماه فاصله افتاد 5/7 کیلوگرم وزن کم کردند. این کاهش وزن، نه خیلی تند بود، نه خیلی کند. اما برای من بیش از آنکه سرعت کاهش وزن مهم باشد، از بین بردن کبد چرب، اسیداوریک بالا و فشارخون ملاک بود.
با توجه به کبدچربشان، چه نوع رژیمی برای بهبود بیماری‌شان تجویز کردید؟
برای مبتلا شدن به کبدچرب حتما باید عوامل ژنتیکی وجود داشته باشد. خود چاقی به بروز این بیماری کمک می‌کند اما تمامی افراد چاق به آن مبتلا نمی‌شوند. تغذیه غلط خود عاملی برای ابتلا به کبدچرب است یعنی شاید شما چاق نباشید اما داشتن تغذیه غلط می‌تواند فرد را به این بیماری نزدیک کند. برای بهبود وضع فرد، ما درصد کالری مصرفی و میزان چربی را کم کرده و به زیر 25 درصد می‌رسانیم یعنی فرد باید کمتر از یک‌چهارم کالری روزانه را از طریق چربی کسب کند. نوع چربی هم باید چربی خوب باشد. آقای اخوی به‌عنوان مکمل، امگا3 مصرف می‌کنند اما توصیه من این است که از روغن‌هایی که به‌طور طبیعی حاوی امگا3 هستند (مثل کانولا) استفاده کنند که دیگر نیازی به مکمل نباشد. یادتان باشد که کاهش وزن به بهبود کبدچرب کمک می کند. مقدار گوشت دریافتی ایشان نیز تنظیم شد. رمز کار، همان کاهش وزن و رسیدن به وزن مناسب بود. توصیه اکید من به این قبیل افراد، مصرف بیشتر سبزیجات است که هم کم‌کالری است، هم فیبر بالایی دارد و تامین‌کننده ویتامین‌ها است و احساس سیری می‌دهد. ضمنا به خاطر ترکیبات آنتوسیانین‌ها و فیتوکمیکال‌هایی که در سبزی‌ها هست، به بهبود کبد چرب و تبدیل آن به کبد نرمال کمک می‌شود.
اگر کبدچرب درمان نشود و بیمار در این زمینه سهل‌انگاری کند، چه عواقبی در پی دارد؟
اگر کبدچرب درمان نشود تبدیل به سیروز می‌شود و ممکن است تبدیل به سرطان شود.
در رابطه با اسیداوریک بالای ایشان چه تجویزی داشتید؟
من به مبتلایانی که اسیداوریک‌شان بالاست، جدولی می‌دهم که در آن مواد غذایی دارای پورین بالا نوشته شده. از بیماران می‌خواهم این مواد غذایی را مصرف نکنند. البته در مورد موادغذایی با پورین پایین آزادند و در رابطه با موادغذایی با پورین متوسط هم از آنها می‌خواهم در حد اعتدال مصرف کنند.
چه عواملی سبب افزایش اسیداوریک می‌شود؟
یکی از علل بسیار مهم، عامل وراثت است. غیر از آن، مصرف موادغذایی مثل گوشت‌های شکار، امعاء و احشاء و گوشت قرمز نیز می‌تواند سبب افزایش اسیداوریک شود. موادغذایی با پورین بالا مثل دل، جگر، قلوه، مغز، زبان، دل و جگرمرغ، عصاره گوشت، برخی ماهی‌ها مثل شاه‌ماهی یا سالمون، ساردین، کیلکا و شاه‌میگو و البته لوبیا چشم‌بلبلی و آب‌جو نیز به تشدید این بیماری کمک می‌کنند.
کاهش وزن منجر به کاهش اسیداوریک می‌شود؟
حتما. البته اسیداوریک، کمتر تابع کاهش وزن است؛ درست برعکس برخی عوامل مثل قند، چربی و فشارخون که خیلی تابع کاهش وزن هستند. اسیداوریک تا حدی با کاهش وزن پایین می‌آید اما در اصل، وقتی یک فرد، موادغذایی گوشتی کمتری مصرف می‌‌کند اسیداوریک اش کاهش چشمگیری پیدا می‌کند.
در رابطه با فشارخون چطور؟ چه عواملی در بروز آن دخالت دارند؟
فشارخون به چند دسته تقسیم می‌شود. نوعی از فشارخون، اساسی یا اولیه نامیده می‌شود که دلیلش ناشناخته است. بسیاری از افراد، مستعد آن هستند و در برخی نژادها مثل نژاد سیاه به وفور دیده می‌شود. نوع دیگر فشارخون که در جامعه ما شایع است، در اثر افزایش وزن به وجود می‌آید و دلیل ساده‌ای هم دارد که شاید در ابتدا باورنکردنی باشد و آن هم این است که در افراد چاق، خون مسیر طولانی‌تری را باید طی کند. در واقع، چون حجم بدن بالاست و مسیر طولانی‌تر است و مقاومتی در بافت‌ها ایجاد می‌شود، این سبب افزایش فشارخون می‌شود. با کم کردن وزن، فشارخون هم کاهش می‌یابد. طبیعتا وجود نمک هم عامل دیگری برای افزایش فشارخون است. بررسی‌ها نشان داده‌اند که در کشورهایی که مردم نمک بیشتری مصرف می‌کنند، فشارخون بالا شیوع بیشتری دارد. حتی منحنی ترسیم کرده‌اند و در آن میزان مصرف نمک مردم در کشورها را مشخص کرده‌اند و معلوم شده بین میزان مصرف نمک و فشارخون رابطه مستقیمی وجود دارد. مثلا ژاپنی‌ها نمک زیاد می‌خورند و فشارخون در آنها به مراتب بالاتر است و در عوض، در آلاسکا که کمترین میزان نمک مصرفی در دنیا را دارند میزان ابتلا به فشارخون بسیار پایین‌ است. عادت‌های غذایی دیگر مثل مصرف افزودنی‌ها و مواد دارای سدیم بالا هم در بروز فشارخون بالا تاثیرگذارند. اما در مورد آقای دری‌اخوی، من بر اساس همین اصول مقدار نمک غذایشان را محدود کردم. میزان نمک توصیه‌شده به ایشان کمتر از 6 گرم در روز، یعنی معادل 5/2 گرم سدیم است که تقریبا برابر یک قاشق چای‌خوری نمک خواهد بود.
گویا آقای اخوی مبتلا به غلظت خون بالا هم بوده‌اند. آیا این غلظت خون هم رابطه‌ای با چاقی دارد؟
غلظت خون یک تعبیر عامیانه است. در واقع، وقتی مقدار هموگلوبین و گلبول‌های قرمز بالا برود، گفته می‌شود که غلظت خون افزایش یافته. اگر چربی خون بالا برود، باز هم می‌گویند غلظت خون بالا رفته. ما به طور مستقیم با دادن رژیم، دخالتی در کاهش غلظت خون نداریم. تنها توصیه‌ای که می‌توانیم به این افراد بکنیم، این است که بگوییم آب و مایعات بیشتری مصرف ‌کنند. به هر حال، مشکل اصلی با این روش برطرف نمی‌شود و فرد باید با مراجعه به متخصص داخلی، مشکل خودش را برطرف کند.
موضوع دیگری که آقای اخوی از آن شکایت داشتند چاقی شکمی بوده. برای رفع آن، آیا رژیم یا

حرکت ورزشی خاصی تجویز کردید؟
معمولا ما به این افراد، ورزش‌های مخصوص شکم را توصیه می‌کنیم. ابتدا ورزش‌های عمومی توصیه می‌شود تا لاغر شوند و بعد به کمک ورزش‌های خاص شکم مثل دراز و نشست و کار با دستگاه، آنها می‌توانند شکم خود را کوچک کنند. یکی از سوالات شایعی که پرسیده می‌شود این است که آیا رژیم مخصوص آب کردن شکم داریم یا خیر؟ باید بگویم که رژیم‌ها هوشمند نیستند؛ یعنی هیچ رژیمی به طور اختصاصی نمی‌تواند چاقی شکم یا باسن را هدف‌گیری کند. رژیم یک تعدیل کالری ایجاد می‌کند و طبیعتا هر‌جا که میزان انرژی بالاتر باشد، چربی سوخته می‌شود. بنابراین مواردی نظیر اینکه گفته می‌شود آناناس پهلو یا گریپ‌فروت شکم را کوچک می‌کند، هیچ منشا علمی ندارند.
چاقی شکمی بین ما ایرانی‌ها شایع است و خیلی از ما اگرچه از آن شکایت داریم، برای رفع آن هیچ اقدامی انجام نمی‌دهیم. این چاقی ممکن است چه عواقبی در پی داشته باشد؟
بدترین نوع چاقی، همین چاقی شکمی است و نشانگان متابولیک که امروزه از آن زیاد صحبت می‌شود ، مجموعه‌ای از چاقی شکمی، فشارخون بالا، قند و چربی بالاست که می‌تواند احتمال ابتلا به ناراحتی‌های قلبی‌ـ‌عروقی را افزایش دهد. قطر دور شکم باید کمتر از 88 سانتی‌متر باشد. ممکن است یکی چاقی عمومی داشته باشد و یکی چاقی شکمی. مسلما کسی که فقط مبتلا به چاقی شکمی است، بیشتر در معرض خطر ابتلا به ناراحتی‌های قلبی قرار دارد. در واقع، چربی چاقی شکمی به شکلی است که هر لحظه احتمال حرکت و ورود آن به عروق و بسته شدن آنها وجود دارد.
توصیه شما برای اینکه تا حد امکان از انواع ناراحتی‌ها مثل اسیداوریک بالا، کبدچرب، فشارخون بالا و... فاصله بگیریم، چیست؟
زندگی سالم! یعنی شیوه‌ای که در آن، تحرک و تغذیه صحیح به چشم بخورد و فرد از استرس و آلودگی‌های محیطی دور بماند. عادت‌های بد غذایی رابطه مستقیمی با ابتلا به بیماری‌های نامبرده دارند. توصیه‌ام استفاده بیشتر از سبزی‌ها، غلات سبوس‌‌دار و تنظیم دریافت کالری، محدود کردن انرژی دریافتی از چربی‌ها (کمتر از یک‌چهارم) و مصرف چربی‌های خوب است؛ یعنی باید حتما هفته‌ای یکی، دو روز از چربی‌های حاوی امگا 3 بالا مثل کانولا استفاده کرد.
نگاه دوم/ دکتر آریا جنابی/ فوق‌تخصص بیماری‌های کلیه و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران
رابطه فشار خون بالا و اسید اوریک
یکی از دلایل ابتلا به فشارخون اولیه، اسید اوریک بالاست. مطالعه‌های اخیر نشان داده‌اند بین اسید اوریک بالا و فشارخون اولیه، رابطه مستقیمی وجود دارد. به نظر می‌رسد اسید اوریک بالا می‌تواند به تدریج با تغییرهایی که در جداره رگ ایجاد می‌کند، فرد را به سمت فشارخون بالا سوق دهد. افرادی که سابقه اسید اوریک بالا دارند، ممکن است به تدریج به فشارخون بالا هم مبتلا شوند. به همین دلیل توصیه می‌شود افرادی که به‌ طور ارثی اسید اوریک بالا دارند یا به دلیل مصرف غذاهای پرپروتئین و پرگوشت به اسید اوریک بالا مبتلا شده‌اند، با کاهش مصرف این نوع غذاها، اسید اوریک خود را کنترل کنند تا مبتلا به فشارخون نشوند. البته مساله اینجاست که اسید اوریک بالا صرفا فشارخون ایجاد نمی‌کند؛ بلکه عوارض دیگری نظیر ایجاد سنگ کلیه، نارسایی کلیه و نقرس هم دارد. به همین دلیل لازم است در بیمارانی که سنگ کلیه دارند یا مبتلا به نارسایی کلیه یا سایر مشکل‌های کلیوی هستند، اسید اوریک هم کنترل شود تا از سریع‌تر شدن روند بیماری و شدیدتر شدن آن پیشگیری شود.
برای درمان اسیداوریک بالا، معمولا رژیم غذایی تجویز می‌شود؛ به این ترتیب که ترکیب‌های حاوی اسیداوریک مثل گوشت قرمز و حبوبات محدود می‌شود اما برخی بیماران به رژیم غذایی پاسخ نمی‌دهند. در این شرایط، درمان‌های دارویی پایین‌آورنده اسید اوریک خون مثل آلوپرینول تجویز می‌شود. در رابطه با فشارخون بالا نیز باید گفت فشارخون بالا خود می‌تواند سیکل معیوبی ایجاد کند که عوارض عروقی ناشی از اسید اوریک افزایش پیدا کند. در بیمارانی که نارسایی کلیه دارند برای پیشگیری از عوارض کلیوی ناشی از فشارخون بالا توصیه می‌کنیم هم فشارخون‌ و هم اسید اوریک در‌ آنها کنترل ‌شود.
همین جا لازم است یک توضیح در رابطه با علل فشارخون هم بدهم. فشارخون به‌طور عمده به دو دسته فشارخون اولیه و ثانویه تقسیم می‌شود. فشارخون اولیه بدون دلیل و فشارخون ثانویه با دلیل است. مهم‌ترین عامل افزایش فشارخون مشکلات کلیوی است. گاهی در خانم‌ها مصرف قرص‌های ضدبارداری یا ابتلا به ناراحتی‌های غدد فوق‌کلیوی می‌تواند علت ابتلا به فشارخون ثانویه باشد. از جمله دلایل ابتلا به فشارخون اولیه می‌توان به کم بودن مولکول‌های تصفیه‌کننده خون به دلیل برخی عفونت‌ها یا مصرف برخی داروها اشاره کرد. مصرف نمک نیز از جمله دلایل دیگر ابتلا به فشارخون بالاست که با تجویز رژیم غذایی مناسب درمان می‌شود. در مورد چاقی نیز باید گفت اگر فردی از زمان تولد مبتلا به آن باشد در بزرگسالی به فشارخون بالا مبتلا نمی‌شود ولی اگر فرد در آینده به دلیل مصرف مواد پرکالری دچار چاقی شود، ممکن است فشارخون اولیه بگیرد. در حقیقت می‌توان گفت اضافه وزن با فشارخون رابطه مستقیمی دارد و هر کیلوگرم اضافه وزن، یک میلی‌متر جیوه فشارخون را بالا می‌برد.
نگاه سوم/ دکتر حمید رضوانی/ فوق تخصص هماتولوژی‌انکولوژی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
چرا غلظت خون بعضی‌ها بالا می‌رود؟
غلظت خون بالا به افزایش توده گلبول‌های قرمز اطلاق می‌شود که ممکن است اولیه باشد (یعنی علت خاصی نداشته باشد و در زمره بیماری‌های رده اریتروئیدهای مغز استخوان باشد که خودمختار شده و بیش از حد تولید و تکثیر شوند و همراه با آن، افزایش گلبول‌های سفید و پلاکت‌ها را هم داشته باشیم) و یا اینکه ثانویه باشد (یعنی به دنبال علت خاصی، تعداد گلبول‌های قرمز افزایش یافته باشد که در این حالت، دیگر مقدار پلاکت‌ها بالا نیست و فقط میزان گلبول‌های قرمز بالاست.) زندگی کردن در ارتفاع، سیگار کشیدن، ابتلا به بیماری‌های کلیوی و برخی علل دیگر می‌تواند از جمله عوامل ابتلا به غلظت خون ثانویه باشد. چاقی یا اضافه وزن که در اثر آن، فرد به فشارخون بالا و نارسایی قلبی مبتلا باشد نیز می‌تواند یکی از دلایل ابتلا به غلظت خون بالا باشد.
وقتی فرد به غلظت خون بالا دچار شد، ابتدا باید دلایل آن شناخته شود تا بتوان مشکل را رفع کرد. اما اگر غلظت خون اولیه بالا بود، با خون دادن و استفاده از برخی داروها می‌توان آن را کاهش داد. در غلظت خون بالای ثانویه نیز اگر رفع علت، سبب کاهش آن نشود، دادن خون می‌تواند مفید باشد.
در صورتی که به افزایش غلظت خون توجهی نکنیم و دنبال درمانش نباشیم، این مشکل می‌تواند به نارسایی قلبی و بروز ترومبوز (لخته خون) در رگ‌های محیطی منجر شود که از جمله نشانه‌های آن می‌توان به احساس خستگی، سردرد، سبکی در سر، گزگز، داغی و سوزش اشاره کرد. بنابراین باید این مشکل را جدی گرفت و دنبال تشخیص و درمان آن بود.
نگاه چهارم/ دکتر شهرام صادقی/ متخصص طب فیزیکی
اگر چاقی موضعی دارید، بخوانید!
لاغری موضعی یک باور غیرعلمی است. کسانی که به قصد کوچک کردن شکم ورزش‌هایی مانند دراز و نشست انجام می‌دهند، اگر هدف‌شان از ورزش، کوچک کردن شکم و آب کردن چربی‌های این منطقه باشد، باید بدانند که هیچ اتفاقی نمی‌افتد. چربی تنها از شکم برداشته نمی‌شود. رژیم‌ سبب می‌شود چربی‌های بدن آب شوند اما این چربی‌ از تمام نقاط بدن و البته شکم برداشته می‌شود. برخی افراد ممکن است بگویند ما مبتلا به چاقی شکمی بوده‌ایم و با ورزش‌های شکمی توانسته‌ایم آن را آب کنیم. این موضوع صحیح است چون با ورزش کردن عضله‌های شکم تحت فشار قرار گرفته و سفت‌تر و خوش‌حالت خواهند شد. این به آن معنی نیست که چربی‌های شکم آب شده است؛ بلکه در واقع عضله‌ها سفت‌تر، بزرگ‌تر و زیباتر شده‌اند.
من به افرادی که مبتلا به چاقی‌های موضعی هستند، توصیه می‌کنم در ابتدا به جای انجام ورزش‌های موضعی، ورزش‌های هوازی مانند ایروبیک را امتحان کنند. وقتی ما ورزش می‌کنیم انرژی باید از داخل بدن از طریق چربی‌ها یا کربوهیدرات‌ها تامین شود. چربی‌ها انرژی بیشتری در خود ذخیره دارند. هر کیلوگرم چربی حدود 9 هزار کیلوکالری، انرژی در خود ذخیره دارد. برای سوزاندن هر هزار کیلوکالری لازم است یک ورزش با شدت متوسط به مدت یک ساعت انجام شود. یعنی شدت ورزش به حدی برسد که حین ورزش به سختی صحبت کنید. در این صورت 720 کیلوکالری می‌سوزانید. 12 تا 13 ساعت ورزش با این شدت سبب کاهش یک کیلوچربی از بدن می‌شود. این چربی از تمام نقاط بدن برداشته می‌شود و تنها چربی شکمی آب نمی‌شود. منتها چربی‌ها براساس سیستم خاصی آب می‌شوند یعنی چربی‌هایی که تازه انباشته شده‌اند اولین چربی‌ای هستند که حین سوختن برداشته می‌شوند و چربی‌های رسوب‌کرده، آخرین چربی‌هایی هستند که با ورزش دفع می‌شوند.
در مورد چاقی موضعی هم لازم است بدانید الگوی جمع شدن چربی در خانم‌ها و آقایان متفاوت است. چربی در آقایان به شکل سیب بوده و در ناحیه میانی و شکم تجمع چربی را داریم. در حالی که در خانم‌ها چاقی به شکل گلابی است و در ناحیه باسن و پاها تجمع چربی را داریم. شاید بگویید من تنها دچار چاقی شکمی یا باسن هستم و سایر اندام‌هایم مثلا صورتم لاغر است. آیا باز هم باید ورزش ایروبیک انجام دهم؟ بله، باز هم تاکید می‌کنم که چیزی به نام لاغری موضعی، پایه علمی ندارد و کسی نمی‌تواند تنها با انجام ورزش‌های شکمی یا استفاده از کمربندهای ویبره یا سونا، چربی شکمی خود را آب کند. چربی از تمام نقاط بدن برداشته می‌شود و در کنار ورزش‌های هوازی فرد می‌تواند با انجام ورزش‌های خاص شکمی هم فرم زیباتری به شکم خود بدهد و هم احتمال کمردرد را کاهش دهد. نمی‌توان گفت برای زیبا کردن شکم چه تعداد دراز و نشست در روز باید انجام داد.
توصیه می‌کنم افراد هر نوع ورزشی را از میزان کم شروع کرده و به مرور برحسب توانایی‌هایشان افزایش دهند. درازونشست بهترین ورزش برای تقویت عضله‌های شکم است که می‌توان آن را در وضعیت زانو خم یا کشیده انجام داد. وقتی زانوها خم باشد عضله‌های شکم بیشتر درگیر می‌شود. غیر از درازونشست، استفاده از هر نوع وسیله‌ای که عضله‌های شکم را درگیر کند هم سبب تقویت آن می‌شود. اتفاقا کار با دستگاه به ویژه برای افراد مبتدی بهتر است. چون شما را ملزم به انجام صحیح حرکت‌ها می‌کند. برخی از دستگاه‌های خانگی هم هستند که به انجام درازونشست کمک می‌کنند. این دستگاه‌ها هم تا حدودی می‌توانند مفید باشند. چون قسمتی از کار را انجام می‌دهند و می‌توانند محرک و مشوق افراد مبتدی باشند ولی دستگاه‌های موجود در باشگاه‌های بدنسازی متفاوت بوده و مفیدترند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید عرب‌ها به ورزشکار می‌گویند ریاضی؛ چون ریاضی به معنای کسی است که ریاضت کشیده است. حتما شما هم با این جمله موافقید که برای خوش‌اندام بودن باید زحمت کشید.