دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

در این مجموعه بیش از 1000مطلب علمی،سلامت،ورزشی،تغذیه،رایانه،... برای علاقه مندان ارائه شده است.با تشکر از توجه،انتقادات و پیشنهادات شما.مهندس مجید غفوری با تجربه 30 سال مطالعه پیرامون علوم مختلف.
majidghafouri@kiau.ac.ir
ghfori@gmail.com
پیامرسان telegram.me/metallurgydata
09356139741
مشاوره و سخنرانی

بارکد شناسایی آدرس دانستنیها
بایگانی

لینک دانلود کل متون و تصاویر 30 صفحه

این متن برای آشنایی شما با آیین مهر پرستی و میتراییسم و جلوگیری از انحراف دینی و آیینی ارائه می گردد .لازم به ذکر است زمان و مکان پیدایش این آیین بعد از عصر یخبندان و نشانه ای از علاقه بشر به خورشید و گرمای آن بوده است و به مرور تغییر یافته است.

کلمه میترا یا (مهر) را دار مستتر به معنی دوستی و محبت می داند. در (گات ها) کلمه میترا به معنی عهد و پیمان آمده است.مهر در اوستا از آفریدگان اهورا مزدا محسوب شده و ایزد محافظ عهد و پیمان است و از این رو فرشته فروغ و روشنائی است تا هیچ چیز بر او پوشیده نماند. ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه و یشت دهم اوستا و جشن مهرگان مخصوص اوست. در کتیبه های هخامنشی نیز این اسم به املاء و تلفظ اوستائی آن، (میثر) Mithra آمده است. در سانسکریت (میترا) Mitra و در پهلوی (میتر) Mitr و در پارسی مصطلح امروز (مهر) خوانده می شود. «میترا» یعنی خدای نور و خورشید، خدایی که در خورشید جای دارد، نه خود خورشید. میترا، خداوند آبها و دریاها نیز هست و یکی از صفاتش اود ـ دام یعنی محاصره کننده است و همسرش وارونی الهه شراب است و در اساطیر گاهی با نام هایی چون (سورا) یا (ماد) نیز خوانده می شود.


الهه مهر یا میترا
مهر(میترا) یکی از خدایان کهن و باستانی آریایی است. از آنچه که برمی آید، معلوم است که در عهد قبل از زرتشت دارای مقام و اهمیتی بسیار بوده است که به صورت مؤثری در اوستا راه یافته و مقامی پیدا کرده است. در یسنای چهل و ششم، بند پنجم نام این خدای قدیم آمده است، و یکی از یشتها نیز به نام او شده است یعنی یشت دهم موسوم به مهر یشت. اما سابقه ی کهن تر، اینکه در ودای برهمنان از وی به عنوان خدایی بزرگ یاد شده و پیش از آن در کتیبه یی متعلق به چهارده قرن پیش از میلاد نیز نام میترا آمده است که حکام میتانی به نام وی سوگند یاد کرده اند. پس سابقه و عظمت این خدای بزرگ آریایی روشن می شود. از لحاظ معنای لغوی از برای مهر معانی چندی گفته اند که اغلب یک مفهوم کلی را می رساند، و آن دوستی و محبت است. کسانی دیگر نیز چون بارتولومه Bartholomae و یوستی Yusti از ریشه ی میهن، خانه و سرا منظور از آن را میهمان یا مهمان دانسته اند و برخی نیز از لحاظ قرابت معنی آن را به وطن معنی کرده اند. در «فرگرد Fargard چهارم وندیداد» به مفهوم عهد و پیمان آمده است، چنان که در «مهریشت» نیز به همین مفهوم عهد و پیمان تکراری دارد. به هر انجام در زبان سانسکریت نیز به معنای دوستی و محبت است. همچنان که در اوستا مهرایزد روشنایی و فروغ و نور است، در ریگ ودا نیز همین معنا را ارائه می کند. در ودا اغلب نام وارونه یا خدای بزرگ به همراه میترا ذکر می شود.
برخی از محققان خواسته اند مقایسه و تطابقی میان میترا و آپولون Apollon یونانی که خدای نور و صنعت و پیشگویی است برقرار کنند، اما این مقایسه بسیار بعید به نظر می رسد، چنان که بخواهیم مقایسه یی میان ایشتار ایزدبانوی عشق و شهوت بابلی و آفرودیته یا ونوس Venus الاهه ی عشق و زیبایی یونانی و رومی با آناهیتا Anahita برقرار سازیم .همچنان که «اهورامزدا» در مزدیسنا از لحاظ نزدیکی مطلق تنها یک ذات واحد محسوب می شوند و گاهی به صورت مقدم و مؤخر اهورا - مزدا - و مزدا- اهو را جلوه می نماید در ودا نیز این دو این چنین به هم پیوسته اند در ودا و خدایان برهمنی نیز بسیار به این چنین وضعی بر می خوریم و میترا - وارونه Mitra- Varuna و وارونه - میترا بسیار به چشم می خورد. این دو خدایانی هستند متحد و متفق که به معاضدت و کمک همکار بندگان و احوال طبیعت را سامان بخشیده و این توافق و پیوستگی در آنان چنان است که حتی سوار گردونه یی می شوند با دو چرخ. البته در اینجا از میترا- نور و روشنایی و یا خورشید استنباط می شود، آسمان نورانی، آسمان و خورشید- و در پرتو این معنا است که رمز این به هم پیوستگی روشن می شود. باری هندوان و ایرانیان از زمانهای بسیار دوری به پرستش مهر یا میترا سابقه داشته اند و این ایزد برایشان بسیار محبوب و قابل اهمیت بوده، اما چه در آیین برهمنی و چه در آیین مزدیسنی زرتشتی، مقام این خدای بزرگ در اصلاح و ساختار بعدی به مرتبه ی ایزد و صفتی برجسته ی تنزل پیدا کرده است. اما این تنزل، مقام اساسی و اصالتی حقیقی به مهرایزد اعطا کرد و وسیله یی شد برای راستی، درستی، خوش بینی، نیکخویی و انسانیت. البته آیین مهر یا میتراپرستی در جهان باستان چنان عظمتی یافت که نزدیک بود آیین مسیحیت را برانداخته و آیین عمومی نیمی بیش از جهان شود، اما این را نیز بایستی در نظر داشت که آیین مهری که از ایران به روم گسترش یافت و در نیمی از اروپا عمومیت و رواج یافت، به قدری دچار تغییر و تبدیل و دگرگونگی شد که هیچ روی قابل مقایسه با آیین مهرپرستی در میان آریاهای باستان و مزدیسنی ایرانیان نبود.

آیین میترائیسم
میترائیسم (Mithraism) به مهر پرستی گفته می شود که، مقارن استقرار آئین زردشت در اواخر دوره هخامنشیان در ایران رونق گرفت و از این سرزمین به آسیای صغیر گسترش یافت.این آئین را آریائیها به ایران آوردند، آنگونه که به هند نیز بردند. مهر پرستان معتقد بودند که خدای مهر یک بار به صورت انسانی در یک غار ظهور کرد و شبانانی که در آن مکان به چرانیدن گوسفند مشغول بودند، به وی ایمان آوردند. آنگاه خدای مهر، گاو نری را کشت و خون او را بر روی زمین افشاند. هر جا که قطره ای از خون او افتاد، سرسبز و بارور شد.
به هر حال آئین میترایی مربوط به دوره های نخستین مهاجرین آریایی تبار به فلات ایران وسرزمین هند است که موجب اشتراکات اعتقادی زیادی در مدت زمان طولانی مابین اقوام ایران وهند شده بود. این پیشینه تاریخی به دوهزار چهارصد سال قبل از میلاد مسیح میرسد. با گذشت زمان این اشتراکات اعتقادی دچار اختلاف شد. در آثار ودا به وجه مشترک بین دو قوم مهاجر برخورد میکنیم. اشورا در ودا همان اهورای ایرانیان است. این آئین در سرزمین هند بنام میترا ودر ایران به نام مهر شناخته میشد.مهر یا میترا (از ریشهٔ میثر) از کهن ترین ایزدان ایرانی و هندی است، برخی نشانه های پرستش او را در ایران به پیش آریایی بر می گردانند.

تاریخچه آیین میترایسم
درباره آغاز دین مهرپرستی در ایران نمی توان به درستی آن را روشن ساخت ولی می دانیم که بسیار پیش از آنکه کیش زرتشتی و ودایی پدید آیند نژاد ایرانی او را با آیینی راز آمیز ستایش می کردند، آیینی که در آینده نام "عرفان اسلامی یا مسیحی" به خود گرفت. امروزه گروهی از پژوهشگران ایرانی توان آن را دارند که پیشینه پیوسته این آیین را تا به امروز در ایران نمایان سازند. پیوند میترا با خورشید و گاو و ماه برای ما روشن است و روشن است که علامت + که آن را چلیپا می گفته اند سمبل خورشید بوده است ولی نزدیکی آن با آتش (هنایش زرتشتی) یا با آمایش تن. (هنایش یونانی که در دیدگاه مهرپرستان ایرانی نکوهیده است.) و از این دست را باید پیش از پذیرفتن سبک سنگین کرد.مهر پرستی یا آیین میترایسم یکی از ادیان قدیمی است. در زمانی که آریاییها به ایران آمدند، دارای اساطیر، خدایان، مراسم، افسانه ها و معتقدانی بودند، اما در این سرزمین تازه به ناچار بر حسب مقتضیات و شرایطی در به دگرگونیها و تغییر و تبدیلاتی زدند. علاوه بر علل طبیعی چون موقعیت جغرافیای، آب و هوا و علل طبیعی دیگر که قهرا در معتقدات بشری اثر می گذارد، معتقدات و فرهنگ بومیان ایرانی نیز به زودی در فرهنگ آریاییهای تازه وارد شروع به نفوذ کرد.
چنین به نظر می رسد که قبل از جداشدن دو تیره ی هند و ایرانی از یکدیگر تفاوتی میان دو گروه از خدایان عمده ی آنها بوده است. یک گروه را دیوها «دیو Daiva» می خواندند و در رأس آن خدای جنگجویی به نام ایندرا Indar قرار داشت، و گروه دیگر را اسورها Asura «به ایرانی اهورا Ahura» می گفته اند و بزرگ ترین آنها وارونه Varuna و میترا Mitra بود. اکثر دانشمندان برآنند که مزداه Mazdh ایرانیان که به معنی «دانا» و بزرگ ترین اهوره می باشد، همان وارونه ی قدیم است، که نام اصلی اش در نزد اقوام ایرانی فراموش شده است. از لحظه ی ورود ایرانیان به عرصه تاریخ ما به دو شکل مختلف از مذهب ابتدایی آنها برخورد می کنیم. یک گروه به پرستش میترا Mitra» در متون ایرانی میثره » مشغول اند، که در این هنگام در رأس دیوها قرار دارد، و گروه دیگر که خدای بزرگ آنها مزداه می باشد. پرستندگان میترا یا مهر در ستایش او و خدایانی که در گرد اویند، یشتها را می سرایند و این همان سرودهایی است که نمونه هایی چند از آنکه با اصول دین زرتشتی تطبیق شده در قسمت موسوم به «بخش جدید اوستا» تا امروز برای ما محفوظ مانده است. از جمله ی این گروه خدایان یکی رشنو Ranu یا رشن، یعنی راستی و دیگری سراوشه «سروش» به معنای اطاعت است. این نامها همچون غالب اسامی خدایان اوستایی مانند «مجردات مجسم» به نظر می آید. این خدایان در حقیقت نماینده و مظهر هیئتهای اجتماعی می باشند. به گمان او «رشنو» خدای آزمایش اوردالی - ور ordalie-var/varangh و سروش خدایی است حافظ دین و آماده ی دفاع. مهر «پرتو خورشید». اشی ى ایزد بانوی باروری و زناشویی که به مؤمنین برکت در ازدواج و هر گونه سعادت ارزانی می داشت. دیگر از زمره ی خدایان ورثرغنه «بهرام » خدای حمله و پیروزی - خدای جنگ، و خورنه Xvarenah، یا فری که جلال و اقبال و شوکت شاهان به حق از اوست می باشد، و بسی خدایان کوچک دیگر. پرستندگان مهر هنگام قربانی جانوران برای خدایان، خود را با هوم / هئومه Haoma سرمست می کردند، و آن مشروبی بود که از فشرده ی گیاهی به همین نام به دست می آمد. هوم به عنوان خدایی که مؤمنان را در جذبه ی مذهبی و خلسه ی عرفانی فرو می برد، پرستش می شد. چنین به نظر می رسد که پرستش مزدا نیز مانند پرستش مهر در سراسر سرزمین محل سکونت ایرانیان مرسوم بود. زرتشت «زرتوشتر» پیغمبر نیز از میان این قوم در مکانی از ایران شرقی ظهور کرد. زمان ظهور او به هر حال مقدم بر دوران هخامنشی است. زرتشت با گاثاهای خود، که سرودهایی است و بیان آموزه ها و به شعر است، آیین پرستش مزدا را اصلاح و آن را بر پایه ی محکمی استوار کرد که امروزه به نام شریعت زرتشتی معروف است. کاسپی ها اولین گروه ایرانی بودند که وارد فلات ایران شدند که در منابع سومری به آنها آفتاب پرست گفته میشد.
تاریخ این دین به 8000 سال قبل میرسد. این آیین به غیر از ایران در اروپا نیز پیروان زیادی داشت و طی قرنهایی دین اصلی مردم اروپا محسوب میشد. این دین در سده های سوم و چهارم میلادی به اوج خود رسید و بویژه در میان سربازان رومی باورمندان بسیاری داشت. پس از فرمان تئودوس یکم در ۳۹۱ میلادی که طی آن همه کیش ها و آیینهای غیرمسیحی ممنوع اعلام شد و همه اروپاییان مجبور بودند یا مسیحی شوند یا اینکه از تمام نعمات زندگی محروم باشند در این زمان آیین مهر پرستی کم کم از اروپا رخت بر میبندد گرچه نمادها و پرستشگاه های آن در سراسر اروپا و مفاهیم آیین مسیحی و رفتارهای مسیحیان باقی مانده.مهر یا میترا در شب یلدا پا به عرصه هستی میگذارد و زندگانی پر فراز و نشیبی را آغاز میکند در این شب میترا از دل سنگی درون غاری به دنیا میآید. در هنگام تولد تنها یک کلاه بر سر دارد و شمشیر و تیروکمان در دست. برخی زاده شدن مهر از درون سنگ را استعاره از فروغ ناشی از برخورد دو سنگ به هم میدانند. میترا به هنگام تولد کره ای در دست دارد و دست دیگرش را بر دایره بروج گرفته است. و در مسیحیت چون روز میلاد مسیح مشخص نبوده این روز را روز تولد مسیح اعلام کردند.