دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

در این مجموعه بیش از 1000مطلب علمی،سلامت،ورزشی،تغذیه،رایانه،... برای علاقه مندان ارائه شده است.با تشکر از توجه،انتقادات و پیشنهادات شما.مهندس مجید غفوری با تجربه 30 سال مطالعه پیرامون علوم مختلف.
majidghafouri@kiau.ac.ir
ghfori@gmail.com
پیامرسان telegram.me/metallurgydata
09356139741
مشاوره و سخنرانی

بارکد شناسایی آدرس دانستنیها
بایگانی

۵۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تاریخ تمدن» ثبت شده است

سرنخ های ژنتیکی، باستان شناختی و زمین شناختی نشان می دهد که نیاکان ما در اواخر دوره پلیستوسن، به دنبال وقوع یک یا چند فاجعه زیست محیطی، در شرف نابودی کامل و رخت بر بستن از صحنه گیتی بوده اند. در یک برهه از زمان، تعداد انسان های نوینی که در جهان می زیستند، احتمالا به کمتر از 10 هزار نفر کاهش یافته بود.

خطر انقراض
چرخش عجیب سرنوشت باعث شد تا شرایط دشوار و خشنی که بشر را به حد انقراض کشاند، احتمالا منجر به یک رشد سریع فرهنگی شود و بدین طریق به اعتلای رفتار آدمی- آن گونه که امروز می شناسیم- بیانجامد.
پروفسور "دیوید گلداستاین"(2)، زیست شناس مولکولی کالج دانشگاهی لندن، به شواهدی دست یافته است که نشان می دهند جمعیت بسیار کهنی از بشر نوین، روزگاری به یک تنگنای زیستی(3) رسیدند. تنگنای زیستی حادثه است که باعث می شود تفاوت ها یا تنوعات ژنتیکی موجود در اعضای یک جمعیت از موجودات زنده، کاهش یابد.
یکی از راه های وقوع این پدیده، فجایعی هستند که باعث نابودی بخش بزرگی از یک جمعیت می شوند. مقایسه ژن های انسان نوین در میان مردمان نقاط گوناگون جهان، نشان می دهد که آنها تا حد زیادی شبیه به یکدیگرند. این مطلب ثابت می کند که اجداد همه انسان های زنده کنونی، متعلق به جمعیت کوچکی بوده اند که توانسته بود به سلامت از یک تنگنای زیستی عبور کند. تنگنای مورد نظر که مطرح کننده آن پرفسور گلداستاین بوده است، لزوما در محلی روی داده است که انسان نوین در آن پای به عرصه حیات گذارده بود.
بر اساس شواهد ژنتیکی موجود، تاریخ احتمالی این حادثه به حدود یک صد هزار سال پیش می رسد.

دوران کم آبی
در این باره که عامل وقوع این تنگنای زیستی چه بوده است، اطلاعات چندانی در دست نیست. ولی دانشمندان در حال دستیابی به علتی معقول برای آن هستند. آنها می توانند به کمک اندازه گیری نسبت ایزوتوپ‌های مختلف اکسیژن در هسته های یخ، به باز سازی دگرگونی های اقلیمی در مسیر زمان بپردازند. این شواهد نشان داده اند که در زمانی میان 190 تا 130 هزار سال پیش- دوره ای که با عنوان " مرحله ششم ایزوتوپ های اکسیژن" معروف است- آفریقا رطوبت خود را از دست داد و تبدیل به برهوتی تفته شد. چنین سرزمینی دیگر منابع کافی برای حمایت از جمعیت های انسان نوین نداشت.
گلداستاین می گوید: "من در موقعیتی نیستم که بگویم چه چیزی موجب پدید آمدن این تنگنای زیستی شد، ولی عامل مذکور می توانسته است چیزی شبیه به آن(خشکسال) بوده باشد. یک دگرگونی اقلیمی در این سطح را می توان به عنوان مسئول بروز آن چه که در شواهد ژنتیکی مشاهده می شود، تلقی کرد."
حتی این احتمال هست که تنگناهای دیگری هم روی داده و در حدی کوچک تر بر تنوع ژنتیکی قابل مشاهده در میان انسان های نوین تاثیر گذاشته باشد. به اعتقاد پرفسور "استنلی امبروس"، از دانشگاه ایالتی ایلی نوی شعبه اوربانا- کمپین، تقریبا هفتاد هزار سال پیش آتشفشان توبا(3) در جزیره سوماترا دچار فوران عظیمی شد که به وقوع یک عصر یخبندان ناگهانی انجامید.


یخبندان بزرگ
گوگرد فراوانی که بر اثر این فوران آتشفشانی وارد اتمسفر زمین شد، نور خورشید را به سوی فضای بیرونی منعکس کرد و موجب افت دما جهان شد. احتمال می رود که به دنبال این رویداد، دمای قاره آفریقا تا 9 درجه سانتی گراد کاهش یافته شد. یخبندان حاصل، حدود 1400 سال به طول انجامید.
امبروس می گوید: "زمانی طولانی بر همین منوال گذشت و هوا بی رحمانه سرد بود." ولی کار به اینجا خاتمه نیافت. مطمئنا دگرگونی حرارتی شدیدی تا این حد، باعث بروز خشکسالی وحشتناک دیگری شد. امبروس می افزاید: "دریاچه ها خشک شدند و شنزارها زمین را پوشاندند. از نظر ژئوفیزیک، سال به سال خشکسالی بدتر می شد."


عصر یخبندان یا عصر یخی، دورهٔ درازمدت کاهش دمای آب‌وهوای زمین است که در گسترش یخسارهای قاره‌ای، یخسارهای قطبی و یخسارهای آلپی تأثیرگذار است. از دیدگاه یخبندان‌شناسی، عصر یخبندان بیشتر به دوره‌ای از یخسارها در نیمکرهٔ شمالی و جنوبی، گفته می‌شود؛ با این تعریف ما هنوز در عصر یخبندان هستیم چرا که یخسارهای گرینلند و قطب جنوب هنوز وجود دارند. به زبان گفتاری و محاوره‌ای، هنگامی که درباره‌ٔ چند میلیون سال آینده سخن گفته می‌شود، عصر یخبندان برای اشاره به دوره‌های سردتر با یخسارهای پهناور در قاره‌های شمالی آمریکا و اوراسیا گفته می‌شود: با این دید، آخرین عصر یخبندان نزدیک به ۱۱٬۰۰۰ سال پیش پایان یافت.

عبور از گروه به قبیله
به اعتقاد امبروس، تصادفی نیست که در حوالی این زمان، انسان های نوین در آفریقا دستخوش دگرگونی های شدیدی در زمینه روش های سازماندهی جوامع خود شدند. احتمالا شرایط اقلیمی خشنی که به دنبال وقوع زمستان آتشفشانی حاکم شد، بر آدمیان فشاری وارد ساخت که موجب سوق دادن آنان به سمت تعاون و همکاری با یکدیگر شد و به دنبال آن گروه های کوچک غذاجو به جوامع بزرگ تر بدل شدند. امبروس این تحول را "عبور از گروه به قبیله" می نامد.

چرخش اجتماعی
به نظر می رسد که این گذر، در برگیرنده سامانه هایی از تبادل هدیه میان مردمان دور از هم بوده است. ظاهرا مهره های ساخته شده از پوست تخم مرغ در این سامانه ارسال هدایا، اشیایی پر اهمیت محسوب می شده اند. نظیر همین رسم امروزه در میان مردمان کونگ سان(4) آفریقای جنوبی که جامعه ای "شکارچی و گردآورنده غذا" هستند، رواج دارد. قدیمی ترین نمونه های این مهره ها را متعلق به 40 هزار سال پیش تاریخ یابی کرده اند. انسان های اولیه این مهره ها را با مردمانی که تا حدود 200 کیلو متری دورتر از ایشان می زیستند، مبادله می کردند تا به این ترتیب، اطمینان یابند که در صورت نامساعدتر شدن شرایط، یاوری خواهند داشت. به این طریق، انسان احتمال بقای خود را بالا می برد یا به عبارتی بهتر، "دامنه احتمال بقا را گسترش می داد."
ابداع و نوآوری دیگری که از 70 هزار سال پیش به بعد در آفریقا باب شد، دستیابی به فناوری ساخت نوعی از ابزارهای سنگی بود که آنها را "میکرولیت"(5) می نامند. میکرولیت ها یا خرده سنگ ها، تیغه یا ورقه‌های سنگی ظریفی هستند که وجه مشخصه عصر سنگ در ادوار بعدی آفریقا به شمار می روند. این ابزارها بسیار گوناگونند، زیرا هر کدام را برای کار خاصی می ساخته اند.
امبروس فناوری های سنگی قبل از این تاریخ را ادوات همه کاره و "هردمبیل" می داند. در حالی که میکرولیت ها نشان می دهند که انسان نوین برای هر کاری، به استفاده از ابزار صحیح و مناسب آن کار گرایش یافته بود.

مجید غفوری