دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

در این مجموعه بیش از 1000مطلب علمی،سلامت،ورزشی،تغذیه،رایانه،... برای علاقه مندان ارائه شده است.با تشکر از توجه،انتقادات و پیشنهادات شما.مهندس مجید غفوری با تجربه 30 سال مطالعه پیرامون علوم مختلف.
majidghafouri@kiau.ac.ir
ghfori@gmail.com
پیامرسان telegram.me/metallurgydata
09356139741
مشاوره و سخنرانی

بارکد شناسایی آدرس دانستنیها
بایگانی


http://s5.picofile.com/file/8127459600/%D8%A8%D9%87%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA_%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86.jpg


روان شناسان، بهداشت روانی را، به طور کلی، چنین تعریف کرده اند: پختگی عاطفی و اجتماعی، سازگاری فرد با خودش و با دنیای پیرامونش، توانایی بر دوش کشیدن مسؤولیت های زندگی و مواجهه با مشکلاتی که برایش پیش می آید، پذیرفتن واقعیت زندگی و احساس رضایتمندی و خوشبختی. البته روان شناسان تعریف های بسیاری از بهداشت روانی به دست داده اند و هر یک، بر حسب مکتب و دیدگاه خود، بر جنبه ای از جنبه های رفتار تأکید بیش تری کرده است، اما همه این تعریفات، اساساً، بر محور همین مفاهیمی که گفته شد، می چرخند و به نحوی متضمن اندیشه ی سازگاری روانی و اجتماعی و احساس رضایت و خوشبختی می باشند. برای نمونه، یکی از این تعاریف را سازمان بهداشت جهانی ارایه داده است: « سازگاری افراد با خود و با دیگران عموماً، همراه با بیشینه کامیابی و رضایت و انبساط خاطر و رفتار اجتماعی سالم و توانایی مواجهه با واقعیت های زندگی و پذیرفتن آن ها». (1) نمونه ی دیگر، این تعریف است: « سازگاری کامل میان کارکردهای گوناگون روانی، همراه با توانایی مقابله با بحران های روانی که معمولاً برای انسان پیش می آید و احساس مثبت خوشبختی و کارآمد،(2) نمونه دیگر، این تعریف است: «حالتی نسبتاً پایدار که در آن فرد از نظر روانی سازگار است و با خود و با دیگران احساس خوشبختی می کند و بر تحققِ خود و بیش ترین بهره برداری ممکن از توانایی ها و قابلیت های خویش تواناست و قدرت رویارو شدن با معضلات و مقتضیات زندگی را دارد و از شخصیتی کامل و بهنجار و رفتاری عادی برخوردار است به طوری که در سلامت و آرامش زندگی می کند». (3)
روان شناسان، برای تشخیص برخورداری افراد از بهداشت روانی، شاخص هایی را تعیین کرده اند. از جمله این شاخص ها که مازلو (Maslow ) وضع کرده است: «ارتباط فرد با مجموعه ای از ازرش ها مانند: صادق بودن با خود و دیگران، برخورداری از شجاعت بیان آنچه به نظرش درست می اید، فداکاری در انجام دادن کاری که باید انجامش دهد، پی بردن به این که او کیست و چه می خواهد و چه دوست دارد، دانستن خیر و صلاح خود و پذیرفتن آن بدون آن که سعی کند، برای تحریف حقیقت، به مکانیزم های دفاعی پناه برد». (4)
از دیگر شاخص های بهداشت روانی، شاخص هایی است که عثمان لبیب فراج(5) کرده است. این شاخص ها، به اختصار، عبارتند از:
1- فرد، احساس امنیت روانی کند.
2- خود را بپذیرد و ارزش خویش را به عنوان یک فرد بشناسد، به توانایی های خود پی ببرد و حدود و مرزهای آن را بپذیرد، دیگران را بپذیرد و بپذیرد که میان آنان و نیز میان آنان و او تفاوت هایی وجود دارد.
3- در اندازه ی مناسبی، از خود انگیختگی و توانایی ابتکار برخوردار باشد.
4- در ایجاد روابط مؤثر و ارضا کننده، با دیگران موفق باشد.
5- در نگاهش به زندگی و مشکلاتی که برایش پیش می آید و کمالی که انتظار رسیدن به آن را دارد واقع بین باشد.
6- وحدت شخصیت داشته باشد. پاره ای از نشانه های وحدت و یکپارچگی شخصیت عبارتند از:
الف- نضج عاطفی یا هیجانی. منظور از نضج عاطفی توانایی فرد بر کنترل خویشتن در حالات عاطفه برانگیز، و دچار نشدن به هیجان و شتاب زدگی است. از نمودهای نضج عاطفی، اعتماد به نفس و واقع بین بودن شخص در مواجه شدن با مشکلات زندگی است.
ب- توانایی فرد بر پایداری و مقاومت در برابر بحران ها و سختی ها.
ج- احساس خوشبختی و آرامش و آسودگی خاطر و جریان یافتن زندگی روانی به دور از تنش و اضطراب.
د- توانایی فرد بر تولید معقول در محدوده ی توانایی ها و استعدادهایش.
هـ- توانایی فرد بر استقلال نسبی و پذیرفتن معیارهایی از ارزش ها و آرمان ها و تبدیل آن ها به راهکاری که در مواجهه با مشکلاتش او را یاری رساند».
از دیگر شاخص های بهداشت روانی مواردی است که صمویل مغاریوس(6) آورده است:
«میزان پذیرش واقعیت های مربوط به توانایی ها استعدادهای شخصی و آنچه که می تواند و نمی تواند.
- میزان بهره مندی فرد از روابط اجتماعی اش و توانایی او بر ایجاد این روابط در خانه و بیرون از خانه.
- میزان موفقیت فرد در کارش و رضایتمندی او از آن.
- علاقه فرد به زندگی عموماً و شور و شوق و مثبت گرایی نسبت به آن.
-احساس کارآمدی و توانایی در برابر موفقیت های روزانه زندگی و فعالیت های عادی آن و نیز در برابر ناکامی های آن و پاره ای شرایط احیاناً غیرمنتظره.
-شجاعت اخلاقی و توانایی فرد در مسؤولیت پذیری نسبت به تصمیماتی که می گیرد و کارهایی که انجام می دهد.
- ثبات رویکردها و مواضعِ فرد آن گونه که دیگران آن ها را می بینند.
- توانایی فرد بر ارضای مناسب نیازهای بیولوژیکی و روانی خود و ایجاد توازن و هماهنگی میان انگیزه های گوناگونش.
- گستردگی میدان روانی فرد و اهتمام متوازی او به انواع فعالیت های علمی و عملی و تفریحی و اجتماعی.
- وجود یک فلسفه محکم و کامل که به رفتارهای فرد جهت دهد و دیدگاه و مواضع او در امور گوناگون را تعیین کند و به انسجام و کمال شخصیت او تحقق بخشد».
نکته شایان توجه این که شاخص های بهداشت روانی که روان شناسان جدید تعیین کرده اند همگی بر محور سازگاری فرد با خود و جامعه، میزان توانایی و کارآمدی او در انجام دادن امور واقعی زندگی اش ارضای نیازهای مادی دنیوی اش می چرخند. روان شناسان جدید، همسو با نگرش مادی حاکم بر مطالعات و تحقیقات روان شناختی جدید، هیچ گونه اعتنایی به جنبه ی روحی انسان و اهمیت نقش دین در بهداشت روانی نکرده اند، تنها شمار بسیار اندکی از روان شناسان جدید و روانکاوان مانند ویلیام جیمز (Williaqm James) یونگ (Carl G. Yung)، ای. ای. بریل (A. A. Brill) و هانری لینک (Henry Linke)، اهمیت دین و ایمان به خدا در بهداشت روانی را دریافته اند و به نقش مهمی که ایمان در آرامش در نفس و در رهایی از اضطراب و تشویش روانی ایفا می کند اشاره کرده اند. نگارنده، پیش تر در کتاب قرآن و روان شناسی(7) و نیز در جستاری با عنوان «مفهوم الصحة النفسیه فی القرآن الکریم و الحدیث الشریف»(8) (مفهوم بهداشت روانی در قرآن کریم و حدیث شریف)، اهمیت دین و ایمان در بهداشت و سلامت روانی را بررسی کرده است. آقایان دکتر محمد عوده محمد و دکتر کمال ابراهیم موسی نیز در کتاب خود الصحة النفسیة فی ضوء علم النفس و الاسلام به همیت بعد روحی در بهداشت روانی اشاره کرده اند و ایمان به خدا و عبادات را از شاخص های مهم بهداشت و سلامت روانی برشمرده اند. این دو نویسنده شاخص های بهداشت روانی را به شرح زیر نام برده اند:(9)

1 - جنبه روحی:
ایمان به خدا، انجام عبادات، گردن نهادن به قضا و قدر الهی، احساس همیشگی نزدیکی به خدا، ارضای مشروع نیازها و مداومت بر یاد خدا.

2 - جنبه روانی:
صادق بودن با خود، پاک بودن دل از کینه و حسادت و نفرت، خودپذیری، قدرت تحمل ناکامی، قدرت تحمل اضطراب، دوری کردن از آنچه روان را می آزارد (تکبر و غرور، اسراف و خسّت، تنبلی و بدبینی) پای بندی به اصول مشروع، تعادل عاطفی، سعه صدر، خود انگیختگی، اقبال به زندگی، تسلط بر نفس یا کنترل خود، ساده زیستی، آرمان خواهی، و اعتماد به نفس.

ج- جنبه اجتماعی:
دوست داشتن والدین، دوست داشتن شریک زندگی، دوست داشتن فرزندان، کمک به نیازمندان، امانتداری، شهامت در گفتن حق، دوری از آنچه مردم را می آزارد (دروغ، دغلی، سرقت، زنا، قتل، شهادت دروغ، خودرن مال یتیم، فتنه گری، کینه، حسد، غیبت کردن، سخن چینی، خیانت، ستم)، صادق بودن با دیگران، علاقه به کار، مسؤولیت پذیری اجتماعی.

د- جنبه های بیولوژیکی:
سلامت جسم از بیماری ها، سلامت جسم از نقص های خلقتی، داشتن مفهومی مثبت از بدن، رعایت بهداشت جسم و تکلیف دادن به آن در حدود توانایی اش».

مفهوم بهداشت روانی در قرآن و حدیث (10)
بی توجهی روان شناسان معاصر به جنبه روحی انسان در مطالعات و تحقیقاتشان پیرامون شخصیت و بهداشت روان، به ناتوانی آشکاری در فهم شخصیت انسان و در شناخت عوامل تعیین کننده ی شخصیت بهنجار و نابهنجار انجامیده است. هم چنین موجب شده نتوانند به مفهوم روشن و دقیق از بهداشت و سلامت روانی دست یابند.

تعادل
بر اثر تعارض میان خواسته های تن و خواسته های جان، انسان دچار کشمکش روانی می شود؛ هم چنین انسان با ارضای معتدلانه و به دور از افراط و تفریط می تواند در شخصیت خود تعادل برقرار کند؛ چرا که در اسلام نه رهبانیت و گوشه گیری وجود دارد که در برابر ارضای نیازهای بدن مقاومت کند و نه رواشماری مطلق که ارضای بی قید و بند انگیزه های بدنی را اجازه دهد، بلکه اسلام به جمع میان نیازهای تن و جان و انتخاب راهی که میان دو بعد مادّی و روحی انسان تعادل برقرار سازد، دعوت می کند. (11)

مجید غفوری