کاوه
دریاخوی، 47 ساله، میگوید وقتی به دکتر مراجعه کرده، 83 کیلو بوده.
البته او تا قبل از این مراجعه، خودش توانسته بود صرفا با کمخوری، 3 کیلو
از وزنش کم کند و از 86 به 83 کیلو برسد. اما حالا دیگر آن روزها گذشته و
او موفق شده بعد از 5 ماه رژیم غذایی، 11 کیلوگرم از وزنش بکاهد و برسد به
72 کیلوگرم.
نگاه اول/دکتر مسعود کیمیاگر که از روند کاهش وزن غذایی آقای دری اخوی رضایت دارد، میگوید:
بدترین چاقی، چاقی شکمی است
آقای دکتر! آقای دریاخوی برای اولین بار در چه تاریخی و با چه شرایطی به شما مراجعه کردند؟
ایشان
در تاریخ 17/11/88 برای اولینبار به بنده مراجعه کردند. وزنشان 83
کیلوگرم بود با دور کمر 102 سانتیمتر و دور باسن 5/106 سانتیمتر. وزن
مطلوب ایشان طبق محاسبات من 71 کیلوگرم بود. یکی از آنزیمهای کبدی ایشان
بالا بود و طبق نظر پزشک متخصص، مبتلا به کبد چرب، فشارخون بالا، غلظت خون
بالا و اسیداوریک و درد زیر دنده راست بودند. داروهایی که مصرف میکردند
شامل متورال، آلوپورینول و اومپرازول بود. ایشان در ماه اول 4 کیلوگرم وزن
کم کردند و به 5/79 کیلوگرم رسیدند. ماه اول رژیم تجویزی 1630 کالری بود.
سهم روغن به 5 واحد کاهش یافته بود؛ یعنی حدود 25 گرم روغن مایع! اما ماه
دوم رژیمشان آسانتر شد و به 1835 کالری رسید؛ یعنی تقریبا 200 کالری
بیشتر. خوشبختانه با اینکه قبل از عید بود و افراد معمولا در ایام عید به
خوبی وزن کم نمیکنند ایشان در مراجعه بعدیشان در 29 خرداد به 72 کیلوگرم
رسیده بودند که نزدیک به وزن مطلوبشان بود. دور کمرشان به 5/92 سانتیمتر
رسید که عدد استانداردی است و دور باسن هم برابر 102 سانتیمتر بود. این
بار رژیم احتیاطآمیز زیر 2000 کالری به ایشان داده شد اما الآن میتوانند
رژیم 2100 کالری بگیرند تا روی همین وزن بمانند.
کاهش وزنشان زیادی آهسته نبوده؟
خب،
آقای اخوی از جلسه اول به دوم 4 کیلوگرم و از جلسه دوم به سوم که 3 ماه
فاصله افتاد 5/7 کیلوگرم وزن کم کردند. این کاهش وزن، نه خیلی تند بود، نه
خیلی کند. اما برای من بیش از آنکه سرعت کاهش وزن مهم باشد، از بین بردن
کبد چرب، اسیداوریک بالا و فشارخون ملاک بود.
با توجه به کبدچربشان، چه نوع رژیمی برای بهبود بیماریشان تجویز کردید؟
برای
مبتلا شدن به کبدچرب حتما باید عوامل ژنتیکی وجود داشته باشد. خود چاقی به
بروز این بیماری کمک میکند اما تمامی افراد چاق به آن مبتلا نمیشوند.
تغذیه غلط خود عاملی برای ابتلا به کبدچرب است یعنی شاید شما چاق نباشید
اما داشتن تغذیه غلط میتواند فرد را به این بیماری نزدیک کند. برای بهبود
وضع فرد، ما درصد کالری مصرفی و میزان چربی را کم کرده و به زیر 25 درصد
میرسانیم یعنی فرد باید کمتر از یکچهارم کالری روزانه را از طریق چربی
کسب کند. نوع چربی هم باید چربی خوب باشد. آقای اخوی بهعنوان مکمل، امگا3
مصرف میکنند اما توصیه من این است که از روغنهایی که بهطور طبیعی حاوی
امگا3 هستند (مثل کانولا) استفاده کنند که دیگر نیازی به مکمل نباشد.
یادتان باشد که کاهش وزن به بهبود کبدچرب کمک می کند. مقدار گوشت دریافتی
ایشان نیز تنظیم شد. رمز کار، همان کاهش وزن و رسیدن به وزن مناسب بود.
توصیه اکید من به این قبیل افراد، مصرف بیشتر سبزیجات است که هم کمکالری
است، هم فیبر بالایی دارد و تامینکننده ویتامینها است و احساس سیری
میدهد. ضمنا به خاطر ترکیبات آنتوسیانینها و فیتوکمیکالهایی که در
سبزیها هست، به بهبود کبد چرب و تبدیل آن به کبد نرمال کمک میشود.
اگر کبدچرب درمان نشود و بیمار در این زمینه سهلانگاری کند، چه عواقبی در پی دارد؟
اگر کبدچرب درمان نشود تبدیل به سیروز میشود و ممکن است تبدیل به سرطان شود.
در رابطه با اسیداوریک بالای ایشان چه تجویزی داشتید؟
من
به مبتلایانی که اسیداوریکشان بالاست، جدولی میدهم که در آن مواد غذایی
دارای پورین بالا نوشته شده. از بیماران میخواهم این مواد غذایی را مصرف
نکنند. البته در مورد موادغذایی با پورین پایین آزادند و در رابطه با
موادغذایی با پورین متوسط هم از آنها میخواهم در حد اعتدال مصرف کنند.
چه عواملی سبب افزایش اسیداوریک میشود؟
یکی
از علل بسیار مهم، عامل وراثت است. غیر از آن، مصرف موادغذایی مثل
گوشتهای شکار، امعاء و احشاء و گوشت قرمز نیز میتواند سبب افزایش
اسیداوریک شود. موادغذایی با پورین بالا مثل دل، جگر، قلوه، مغز، زبان، دل و
جگرمرغ، عصاره گوشت، برخی ماهیها مثل شاهماهی یا سالمون، ساردین، کیلکا و
شاهمیگو و البته لوبیا چشمبلبلی و آبجو نیز به تشدید این بیماری کمک
میکنند.
کاهش وزن منجر به کاهش اسیداوریک میشود؟
حتما.
البته اسیداوریک، کمتر تابع کاهش وزن است؛ درست برعکس برخی عوامل مثل قند،
چربی و فشارخون که خیلی تابع کاهش وزن هستند. اسیداوریک تا حدی با کاهش
وزن پایین میآید اما در اصل، وقتی یک فرد، موادغذایی گوشتی کمتری مصرف
میکند اسیداوریک اش کاهش چشمگیری پیدا میکند.
در رابطه با فشارخون چطور؟ چه عواملی در بروز آن دخالت دارند؟
فشارخون
به چند دسته تقسیم میشود. نوعی از فشارخون، اساسی یا اولیه نامیده میشود
که دلیلش ناشناخته است. بسیاری از افراد، مستعد آن هستند و در برخی نژادها
مثل نژاد سیاه به وفور دیده میشود. نوع دیگر فشارخون که در جامعه ما شایع
است، در اثر افزایش وزن به وجود میآید و دلیل سادهای هم دارد که شاید در
ابتدا باورنکردنی باشد و آن هم این است که در افراد چاق، خون مسیر
طولانیتری را باید طی کند. در واقع، چون حجم بدن بالاست و مسیر طولانیتر
است و مقاومتی در بافتها ایجاد میشود، این سبب افزایش فشارخون میشود. با
کم کردن وزن، فشارخون هم کاهش مییابد. طبیعتا وجود نمک هم عامل دیگری
برای افزایش فشارخون است. بررسیها نشان دادهاند که در کشورهایی که مردم
نمک بیشتری مصرف میکنند، فشارخون بالا شیوع بیشتری دارد. حتی منحنی ترسیم
کردهاند و در آن میزان مصرف نمک مردم در کشورها را مشخص کردهاند و معلوم
شده بین میزان مصرف نمک و فشارخون رابطه مستقیمی وجود دارد. مثلا ژاپنیها
نمک زیاد میخورند و فشارخون در آنها به مراتب بالاتر است و در عوض، در
آلاسکا که کمترین میزان نمک مصرفی در دنیا را دارند میزان ابتلا به فشارخون
بسیار پایین است. عادتهای غذایی دیگر مثل مصرف افزودنیها و مواد دارای
سدیم بالا هم در بروز فشارخون بالا تاثیرگذارند. اما در مورد آقای
دریاخوی، من بر اساس همین اصول مقدار نمک غذایشان را محدود کردم. میزان
نمک توصیهشده به ایشان کمتر از 6 گرم در روز، یعنی معادل 5/2 گرم سدیم است
که تقریبا برابر یک قاشق چایخوری نمک خواهد بود.
گویا آقای اخوی مبتلا به غلظت خون بالا هم بودهاند. آیا این غلظت خون هم رابطهای با چاقی دارد؟
غلظت
خون یک تعبیر عامیانه است. در واقع، وقتی مقدار هموگلوبین و گلبولهای
قرمز بالا برود، گفته میشود که غلظت خون افزایش یافته. اگر چربی خون بالا
برود، باز هم میگویند غلظت خون بالا رفته. ما به طور مستقیم با دادن رژیم،
دخالتی در کاهش غلظت خون نداریم. تنها توصیهای که میتوانیم به این افراد
بکنیم، این است که بگوییم آب و مایعات بیشتری مصرف کنند. به هر حال، مشکل
اصلی با این روش برطرف نمیشود و فرد باید با مراجعه به متخصص داخلی، مشکل
خودش را برطرف کند.
موضوع دیگری که آقای اخوی از آن شکایت داشتند چاقی شکمی بوده. برای رفع آن، آیا رژیم یا