دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

علمی,تاریخ،تکنولوژی،هنر,تغذیه,هوش,ورزش,رایانه,سلامتی,اندیشه,ادبی,روانشناسی و دیگر مطالب

دانستنیها

در این مجموعه بیش از 1000مطلب علمی،سلامت،ورزشی،تغذیه،رایانه،... برای علاقه مندان ارائه شده است.با تشکر از توجه،انتقادات و پیشنهادات شما.مهندس مجید غفوری با تجربه 30 سال مطالعه پیرامون علوم مختلف.
majidghafouri@kiau.ac.ir
ghfori@gmail.com
پیامرسان telegram.me/metallurgydata
09356139741
مشاوره و سخنرانی

بارکد شناسایی آدرس دانستنیها
بایگانی

لینک دانلود انیمیشن افسردگی  (45 مگابایت)
سگ سیاه افسردگی

افسردگی بیماری بسیار شایع عصر ماست. و در تمامی جهان روندی فزاینده دارد. این در حالی است که حدود نیمی از مبتلایان به افسردگی یا از بیماری خود بی خبرند یا بیماری آنها چیزی دیگر تشخیص داده شده است.
افسردگی یک بیماری اختصاصی نیست بلکه در تماما سنین و همه نژادها، هم در زنان و هم در مردان ظاهر می شود. افسردگی بیماری ساده ای نیست بلکه انواع گوناگون دارد به طوری که در بعضی افراد به صورت هایی ظاهر می شود که ما عموماً آنها را افسردگی نمی شناسیم. افسردگی پس از آنکه درمان شد غالباً باز می گردد.
افسردگی مسائل گوناگونی به همراه دارد. غیراز مسائل پزشکی و اندوه که بسیار شایع است، فرد مبتلا به افسردگی خود را در کارها مورد تبعیض و از نظر اجتماعی مطرود و حتی منفور خانواده خودش می بیند. گاهی انزوای همراه افسردگی، بیمارانی را که وضعی درمان پذیر دارند به دوری از مردم یا به سوی مرگ سوق می دهد. درباره افسردگی خبرهای خوشی نیز وجود دارد:بیشتر انواع افسردگی قابل درمان اند.
 Depression که غالباً افسردگی بالینی، اختلالات خلق و خوی یا اختلالات عاطفی نامیده می شود، بیمار را دچار آشفتگی اندیشه، آشفتگی عاطفی، تغییر رفتار و بیماری های جسمانی می کند.
افسردگی بالینی، از دیدگاه عملکردهای اجتماعی بیش از دیگر بیماری های مزمن، بیمار را ناتوان می کند. افسردگی کبیر بیش از بیماری های مزمن  ششی، التهاب مفصل و دیابت ، ناتوان کننده است. افسردگی یک نشانگان (Syndrom) یعنی مجموعه ای از علامات مرضی(Symptoms) مختلف است.
املاک های تشخیص افسردگی عبارت اند از:
1- افسرده بودن خلق و خوی در بیشتر روزها، تقریباً هر روز.
2- کاهش آشکار علاقه یا میل به هر نوع فعالیت در زندگی.
3- کاهش یا افزایش قابل توجه وزن بر اثر کاهش یا افزایش اشتهای غذا خوردن.
4- بی خوابی یا پرخوابی در غالب شب ها.
5- افزایش یا کاهش اعمال روانی حرکتی یا فعالیت های ذهنی.
6- خستگی یا کاهش انرژی.
7- احساس بی ارزشی یا گناهکار بودن.
8- کاهش توان اندیشیدن یا تمرکز ذهن و تصمیم گیری.
9- اندیشیدن به مرگ ( نه ترسیدن از آن) و به خودکشی، بدون داشتن طرحی برای آن ، یا اقدام به خودکشی با طرحی از پیش ریخته.

داشتن حداقل پنج علامت یاد شده برای ابتلا به افسردگی کبیر کافی است. ولی علامات مرضی یک و دو باید جزء آن علامت باشند. افسردگی نمی تواند واکنش معمولی مرگ یک عزیز باشد. همه افراد مبتلا به افسردگی تمام علامات مرضی این بیماری را ندارند و شدت علامات مرضی در افراد مختلف متفاوت است.

انواع افسردگی
افسردگی اقسام گوناگون دارد، شایع ترین آن افسردگی کبیر است که فرد مبتلا به آن گاهی شاد و خوشدل و موقتاً فعال می شود. نوعی از افسردگی کبیر به افسردگی مالیخولیایی موسوم است که بیمار هیچ گاه از چیزی دلخوش نمی شود  در حدود 15 درصد مبتلایان به افسردگی کبیر دچار افسردگی اوهام اند که معمولاً با خلق و خوی اندوهگین همراه است. مثلاً خود را گناهکار و غیر قابل بخشش تصور می کنند. در حدود 15 در صد مبتلایان به افسردگی کبیر نیز دچار روان پریشی می شوند.
نوع دیگری از افسردگی وجود دارد به نام "افسردگی غیرمعمول" که بر خلاف اسمش شایع است. علامات مرضی آن عکس علامات مرضی افسردگی معمولی است که مبتلایان کم می خوابند و کم می خورند. مبتلایان به افسردگی غیر معمول زیاد می خوابند و زیاد می خورند و به سرعت اضافه وزن پیدا می کنند. به قول یکی از متخصصان برجسته بیماری افسردگی ( دونالد کلاین)، افسردگی غیر معمول، "مزمن" است نه" دوره ای" ؛ از بلوغ آغاز می شود و بیماران نسبت به همه امور کم توجه اند.
نوع دیگرافسردگی، روان رنجوری است که عموماً حدود دو سال طول می کشد و علامات مرضی آن خفیف تر از افسردگی کبیر است ولی همواره احساس ناراحتی می کنند.
شیوع افسردگی در قرن بیستم به خصوص بعد از دو جنگ جهانی بیشتر شده است، علت آن را مصرف دارو و الکل، افزایش استرس و کاهش اشتغال گفته اند ؛ علت دیگر افزایش افسردگی تغییرات اساسی اجتماعی است. گروهی از روان شناسان بر این باورند که جامعه کنونی، کانونی ناسالم در درون افراد به وجود آورده و آنها را بیش از اندازه به رضایت خاطر و شکست های شخصی وابسته کرده است.


آنچه گفته شد جنبه نظری دارد ولی بعضی از پژوهشگران درباره جنبه علمی علت ها اظهار نظر کرده اند. بر اساس پژوهش های آنها، تلویزیون " منشاء عمده افسردگی است"Paul Kottl روان پزشک مرکز پزشکی پنسیلوانیا کشف کرده است که " ارتباط تنگانگی بین دسترسی مداوم کودکان به تلویزیون و افسردگی کبیر در 24 سالگی وجود دارد."Kottl می نویسد:
" اثرات اجتماعی برنامه های چند ساعته تلویزیونی، باید از دلایل شروع زودرس افسردگی کبیر در نوجوانان به حساب آید، هزاران ساعت تماشای تلویزیون، کودکان ما را در معرض خشونت های ابلهانه مکرر قرار می دهد و آنها را هر چه بیشتر از تماس های اجتماعی با همسالان و خانواده دور می کند."
افسردگی کبیر بیشتر در دهه های سوم و چهارم زندگی ظاهر می گردد و در غالب افراد بین شش ماه تا یک سال، حتی بدون درمان رفع می شود ؛ ولی اگر درمان شود بعد از چند هفته از بین می رود. بازگشت افسردگی در بیش از نیمی از افراد ظرف دو سال بعد از رویداد نخستین رخ می دهد. خطر افسردگی با تعداد بازگشت ها افزایش می یابد. بدین معنی که بعد از دو بازگشت، هفتاد در صد و بعد از سه بازگشت به نود درصد می رسد.
عوامل زیر خطر بازگشت افسردگی را افزایش می دهند:
اگر نخستین افسردگی پیش از بیست سالگی رخ داده باشد و سابقه خانوادگی موجود باشد؛
اگرنخستین افسردگی شدید باشد و دیر به درمان اقدام شده باشد؛
اگر بیماری روانی دیگری نیز وجود داشته باشد؛
اگر فرد نسبت به استرس ها یا دیگر عوامل اجتماعی آسیب پذیرتر باشد.
اگر فرد از افسردگی قبلی کاملاً  بهبود نیافته باشد؛
اگر افسردگی در اواخر عمر رخ داده باشد.
افسردگی، به معنای پژمردگی است. پژمردگی، یکی از بدترین علل رفتاری در تغییر حالات روحی، روانی است .

علائم بیماری
عدم انگیزه، عدم تحرک، انزواطلبی، عدم نشاط ، خیره شدن به نقطه ای مبهم، میل به خودکشی، پریشان حالی، پرخاشگری، عدم تعادل، فراموشی، نشنیدن و یا عدم توجه به صحبت های دیگران، تکرار مکررات و یا میل به شنیدن مجدد خبر و یا توضیح، خواب زیاد و یا کم، علاقه مندی به موسیقی های آرام و غمگین و...
پژمردگی، به طور معمول به دو صورت:
ناگهانی و تدریجی
غالب می گردد ولی برحسب پژوهش های صورت گرفته بالاترین سطح آمار موجود به تدریجی بودن افسردگی، دلالت می کند.
این بیماری، مختص انسان ها نیست و نباتات و حیوانات را هم در برمی گیرد و لذا این بیماری در شکل و عنوان کلی آن، بر همه موجودات زنده جهان، صدق می کند.
باید توجه داشت که:
در نهاد و سرشت هر موجودی، به دلیل دوری از ذات احدیت، حالتی به نام انتظار وجود دارد که این انتظار به خاطر طولانی بودن مدت آن، نوعی افسردگی را در نهاد موجودات زنده ،نهادینه می کند. چرا که کل موجودات جهان به دلیل هجران و دوری از خالق و صاحب اصلی خویش یعنی پروردگار متعال از یک نوع انتظار و غم درونی رنج می برند.
شما دقت کنید به خودتان و یا دیگرانی که دیده اید و یا حتی بارزترین نمونه آن کودکی شیرخوار که در آسایش کامل به سر می برد بازهم گاه او را در غم بخصوصی مشاهده خواهید کرد و متعجب می شوید چگونه این کودک شیرخوار نیز اینگونه به اندیشه فرو رفته است؟!... و این همان است که بدان اشاره شد یعنی هجران. بنابراین زمینه افسردگی در نهاد همه موجودات جهان وجود دارد.
اما در انسان ها:
بیدار کردن و شدت دادن به این غم درونی به عواملی باز می گردد که به دو دسته اولیه (نهادینه شده) و ثانویه تقسیم می گردد.
عوامل اولیه (نهادینه شده) عبارت اند از:
1 ـ اندیشه زیاد
2 - اندیشه کم
3 ـ بعد جسمانی
4 ـ گناهان و عدم ارتباط با ذات احدیت
عوامل ثانویه:
1ـ افکار منفی و مزاحم
2 ـ داروها ، غذاها و نوشیدنی ها
3 ـ مواد مخدر و مسکر و دخانیات و هوای آلوده
4 ـ آپارتمان نشینی و عدم استفاده از طبیعت و آفتاب
5 ـ عدم تحرک و ورزش
6 ـ زیاد گوش دادن به موسیقی های غمگین
7 ـ داشتن مشکلاتی خاص در زندگی که لاینحل مانده اند
8 ـ استفاده زیاد از تلویزیون
9ـ مطالعه زیاد بیمارگونه بخصوص مطا لب منفی، حادثه ای و داستان های غمگین
10ـ نداشتن مدیریت و برنامه ریزی در امور مختلف زندگی
11ـ تماشای زیاد غروب به جای تماشای طلوع خورشید
12 ـ دوربودن از چیزی یا کسی ، مرگ عزیزان و طلاق
13 ـ نداشتن ارتباط با اجتماع ، اقوام و خانواده
14 ـ احساس حقارت نسبت به دیگران و نقش تربیتی خانواده
15ـ نداشتن و یا کم بودن مطالعه بخصوص مطا لب مثبت، شاد و آموزنده
16ـ حسادت زیاد و وجود افراد منفی و افسرده در اطراف، (موقعیت زمانی و مکانی)
17ـ نرسیدن به آرمان ها
18 ـ رنگ های تیره
19ـ بیماری ها
20 ـ تکنولوژی و موبایل و دستگاه هایی که میدان مغناطیسی ایجاد می کنند.
بهترین راه پیشگیری است. چرا که افسردگی، بیماری روحی است و اگر روح گرفتار شود، رهاشدن او بسیار مشکل خواهد بود.
بنابراین، اگر کوشش شود که هریک از عوامل 20 گانه افسردگی را بشناسیم و از گرفتارشدن به آنها فرار کنیم و یا لااقل کمتر در تیررس آنها باشیم بزرگترین و اولین کمک را به خود خواهیم کرد.
اما اگر گرفتار شده اید قبل از مراجعه به پزشک، این موارد را رعایت کنید:
الف) کوشش در جهت شناخت دقیق و آگاهانه عامل و یا عوامل بروز بیماری از طریق تفکر در تاریخچه زندگی و بررسی این که در طول و عرض زندگی خود در معرض کدام یک و یا چند عامل از عوامل فوق قرار گرفته اید.
ب) نیت در اهتمام جدی و پیگیر در جهت برطرف نمودن عامل یا عوامل.
کوشش آگاهانه ای کنید تا هر آنچه را که در زندگی با آنها روبرو شده اید و یا حتی عواملی را که نگران بروز آنها در آینده بوده و یا هستید را بشناسید و به یاد آورید.
در این مرحله ابتدا این عوامل را پس از یادآوری، به صورت فهرست وار بنویسید تا عناوین آنها از یاد شما نروند.
در پایان درباره هریک از این عوامل، شرح کاملی با ذکر تاریخ و مدت آن عوامل ، بنویسید.
در مرحله بعد، به تجزیه و تحلیل هریک از این عوامل بپردازید و توجه کنید:
اولا:ً
در کدام مرحله خود شما مقصر بوده اید و اشتباه کرده اید؟
دوماً :
چیزها و اشخاص دیگری را که منصفانه می توان مقصر دانست بشناسید.
حال با شناخت عمیق این عوامل با خود عهد ببندید، دیگر دست به دست آنها ندهید.